فرزانگان امیدوار علیرضااحسانی نیا آخرین مطالب
دوشنبه 102 مرداد 2 :: 11:30 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
مهمترین دلیل مخالفت با سلاحورزی آن است که اتاق بازرگانی ایران بهصورت روشن یکی از مراکز حساس اقتصادی کشور محسوب شده و دسترسی ویژه به بسیاری از اطلاعات طبقهبندیشده دارد. به گزارش فرزانکان امیدوار به نقل از مشرق-در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم. در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید ************ روزنامههای امروز دوشنبه دوم مردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که شهادت چهار مامور پلیس راه توسط تروریست ها در سیستان و بلوچستان، رنجهای 120 روزه، بررسی روابط ایران و روسیه، برگزاری راهپیمایی 500 هزار نفری علیه نتانیاهو و بانکها در صف مقدم خلق پول در صفحات نخست روزنامههای امروز شده است. روز گذشته نمایندگان مجلس شورای اسلامی با حذف بند مربوط به تناسبی شدن انتخابات از طرح اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، موافقت کردند، نمایندگان با حذف ماده 53 این طرح مبنی بر حذف انتخابات تناسبی در جهت رفع ایراد هیئتعالی نظارت با 142 رأی موافق، 60 رأی مخالف و 10 رأی ممتنع از مجموع 225 نماینده حاضر در جلسه موافقت کردند. روزنامه هممیهن درباره این ماده پیشنهادی نوشته است: ما به نظر میرسد موضوعات سیاسی آنقدر بر مجلس سایه افکنده که تصویب قوانین را تحت تاثیر قرار داده است. جواد نیکبین، نماینده کاشمر، خلیلآباد، بردسکن و کوهسرخ در مجلس حذف ماده 53 را خروج از گروگان دانسته و تاکید کرد: «درحالیکه یک جریان خاص متشکل از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان، به بهانه بررسی ماده 53 قانون جدید انتخابات مجلس مربوط به تناسبی شدن انتخابات تهران در مجمع تشخیص مصلحت نظام، سعی داشتند ابلاغ قانون جدید را به تاخیر بیندازند تا به انتخابات امسال نرسد، نمایندگان با رای هوشمندانه خود به حذف ماده مربوط به تناسبی شدن انتخابات، قانون جدید را از گروگان این جریان سیاسی خارج کردند. در ادامه این گزارش آمده است: البته این به معنای کنار گذاشتن ایده راهبردی تناسبی شدن انتخابات نیست و با توجه به تاثیر این ماده در ایجاد رقابت سیاسی بیشتر و مشارکت همه طیفهای سیاسی در عرصه انتخابات مجلس که باعث میشود هر جریان سیاسی یا اجتماعی به تناسب وزنی که در جامعه دارد، در مجلس کرسی داشته باشد، طرح مربوط به تناسبی شدن انتخابات تهران آماده ارائه به صحن است و احتمالاً فردا (امروز، دوشنبه) در صحن علنی مجلس مطرح و درباره آن رایگیری خواهد شد.
روزنامه آرمان امروز نیز درباره لغو تناسبی شدن انتخابات نوشته است: عد از گذشته نزدیک به 7 سال که از ابلاغ رهبر انقلاب برای اصلاح قانون انتخابات میگذرد روز گذشته نمایندگان مجلس یازدهم توانستند 57 ماده قانونی را در قالب قانون انتخابات تصویب کنند و این بدان معنای آن است که انتخابات اسفند ماه «خبرگان رهبری» و «مجلس شورای اسلامی» با قانون جدید برگزار خواهد شد. نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی روز گذشته خود به ادامه رسیدگی به گزارش کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در خصوص طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداختند. در ادامه این جلسه ابتدا ماده 53 قانون انتخابات را به رای گذاشته شد. برگزاری انتخابات با «الگوی تناسبی» یکی از جنجالیترین مادههای این قانون بود. با رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی ماده مربوط به برگزاری انتخابات تناسبی مجلس در تهران از طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی حذف شد. این ماده به برگزاری انتخابات مجلس به صورت تناسبی در تهران باز میگشت که محل اختلاف مجلس و هیات عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام محسوب میشود و این 2 نهاد در این مورد چالشهایی با یکدیگر داشتند.
روزنامه اعتماد نیز در تیتر یک خود به نقل از محمود صادقی مینویسد: باید حداقلهایی برای مشارکت مردم فراهم شود و بعد از آنها دعوت شود. اخیرا در جلسهای یکی از دوستان ذکر خیری از آقای آذری قمی داشتند و به نقل از ایشان میگفتند، «وقتی مقابل من 1کیلو گلابی بگذارید؛ من انتخابی به جز خوردن گلابی ندارم؛ زمانی قدرت انتخابات خواهم داشت که جدا از گلابی، موز هم در سبد میوه گذاشته شود و بتوانم یک موز بردارم!» آقای متکی در گفتوگو با یکی از خبرگزاریها به گونهای صحبت کردند که انگار مردم و احزاب، وظیفهای جز حضور در انتخابات تحت هر شرایطی ندارند. اما نباید فراموش کرد، اصلاحطلبان در انتخابات 98 در 160حوزه انتخابیه، امکانی برای رقابت نداشتند! هر زمان که فضا به صورت نسبی هم فراهم شده باشد، مردم مشارکت میکنند. احساسی که در عموم مردم در زمان انتخابات شکل میگیرد، بسیار عجیب است و برآمده از یک ناخودآگاه جمعی است. هیچکس نمیتواند متوجه شود عموم جامعه چطور به این نتیجه میرسد که باید در انتخابات حاضر شوند یا نه؟
نمایندگی تناسبی انواعی از نظامهای انتخاباتی در کشورهای چندحزبی است که بر طبق آن هر حزب به نسبت تعداد آرایی که کسب میکند در پارلمان صاحب کرسی میشود. در نظامهای تناسبی، برخلاف نظامهای اکثریتی که به موجب آن حائزین نصف به علاوه یک، همه کرسیها را به خود اختصاص میدهند، هر حزب یا گروهی به تناسب آرای خود میتواند صاحب کرسی نمایندگی باشد. به این ترتیب نظام تناسبی، بر ارائه فهرست از طرف احزاب مبتنی است و انتخابات تنها در یک مرحله انجام میشود. در چنین نظامی، حوزههای انتخاباتی باید به اندازه کافی وسیع و پرجمعیت باشد تا در هر حوزه لااقل 4 تا 5 نفر برای انتخاب شدن لازم باشد. اما دلیل اصلی مخالفت اصلاحطلبان با قانون جدید آن بود که رادیکال های اصلاح طلب از دیگر سو بر این باورند پیش ثبت نام کاندیداهای مجلس شورای اسلامی موجب می شود که اصلاح طلبان ظرفیت فشار خود به حاکمیت را که بنا بود در نیمه دوم سال در چرخه عملیاتی قرار بگیرد، از دست بدهند. دولت و بخش خصوصی تعارض یا تعامل؟ ماجرای سلاحورزی و انتخابش به عنوان رئیس جدید اتاق ایران همچنان نقل محافل بوده و مخالفان و موافقانی دارد، مهمترین دلیل مخالفت با این فرد آن است که اتاق بازرگانی ایران بهصورت روشن یکی از مراکز حساس اقتصادی کشور محسوب شده و دسترسی ویژه به بسیاری از اطلاعات طبقهبندیشده دارد که بهصورت طبیعی نباید در اختیار اشخاص بدون صلاحیت قرار بگیرد. روزنامه شرق اما در یادداشتی به دفاع از این متهم اغتشاشات پرداخته و با تاکید به این موضوع که فشارهای بیرونی روی سلاحورزی وجود دارد مینویسد: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن و کشاورزی ایران بهعنوان مهمترین تشکل فراگیر اقتصادی و اجتماعی سابقهای 130ساله یعنی دستکم 20 سال بیشتر از دولت مدرن در ایران دارد و امروزه نماینده هزاران تولیدکننده و بازرگان در صدها سندیکا، اتحادیه و نهاد صنفی و رستهای است که از تولید صدها هزار کالا و خدمتی که تولید ملی را شکل میدهند، از معدن تا کالاها و خدمات نهایی و توزیع انرژی تا حملونقل و خدمات مالی را برعهده دارند و در ارتباط تنگاتنگ مالی و اجتماعی و تولید و فعالیت با کارگران و خانوارها و سازمانهای بخش عمومی دولتی و غیردولتیاند. گویا فراموش میشود که بار اصلی مؤسسات خیریه و نهادهای خیرجمعی و حتی تأمین بخشی از کالاها و خدمات همگانی بر عهده همین بنگاهها و تشکلهای بازاری و انجمنهای بخش خصوصی است. گویا فراموش میشود بازار و بخش خصوصی در سالهای اخیر بار اصلی تحریمهای طولانی، کرونا، خفگی مالی و عمیقترین رکود تورمی صدساله اخیر را بردوش کشیده است و بدتر از آن هر روز و ساعت در معرض تصمیمات بیثباتکننده دولتی است.
عکس/ چرا معاندین و اصلاحطلبان از سلاحورزی حمایت میکنند؟ البته نگارنده این مقاله فراموش کرده است که مسئله را نباید تقلیل به گرایشات شخصی داد، واقعیت آن است که رئیس اتاق ایران به نمایندگی از بخش خصوصی در بسیاری از مجامع تصمیمگیری اقتصادی کشور شرکت خواهد کرد، شورای عالی بورس، شورای عالی کار کشور، شورای عالی حفاظت فنی کشور، نمایندگی بخش کارفرمایی ایران در سازمان بینالمللی کار (ILO)، عضویت در کمیته برنامه استراتژیک حمایت اجتماعی سازمان بینالمللی کار، ستاد پیگیری اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، ستاد تسهیل واحدهای اقتصادی، هیئت عالی مقررات زدایی، قائمی مقامی در شورای گفتگوی دولت و بخش خصوصی، حضور در شورای عالی استاندارد، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و نیز کمیسیون تخصصی شورای اقتصادی بخشی از بیش از 140 عنوان برای رئیس اتاق ایران است که دسترسی این فرد را بهتمامی ارکان، جزئیات و اطلاعات طبقهبندیشده و بهکلی محرمانه را تسهیل میکند. سلاحورزی با سوابقی که دارد فاقد صلاحیت لازم برای تصاحب چنین سمتی است.
موضوع مطلب : انتخابات, اصلاح طلبان دوشنبه 102 مرداد 2 :: 11:21 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
اخیرا وزارت اطلاعات از بازداشت اعضای شبکه گسترده تروریستی _ صهیونیستی به همراه 43 بمب خبر داده بود. به گزارش فرزانکان امیدوار به نقل از مشرق، وزارت اطلاعات اعلام کرد اعضای شبکه گسترده تروریستی _ صهیونیستی به همراه 43 بمب بازداشت شده اند. براساس اعلام وزارت اطلاعات سرشبکه های افراد دستگیر شده در دانمارک و هلند اقامت دارند. تروریست های دستگیر شده قصد داشتند در آستانه محرم دست به اقدامات متعدد خرابکارانه از جمله انفجار در محل مزار شهید حاج قاسم سلیمانی بزنند. متن بیانیه وزارت اطلاعات درباره بازداشت اعضای شبکه گسترده تروریستی _ صهیونیستی به شرح ذیل است: با عرض تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) و خاندان مطهر و یاران با وفایش و نیز عرض تسلیت شهادت چهار تن از مأموران خدوم پلیس راه جنوب شرق کشور به کلیه دلاور مردان حافظ امنیت ایران اسلامی، به استحضار ملّت شریف ایران میرساند؛ اعضای این شبکه که به واسطهی کانونهای تروریستی مستقر در کشورهای دانمارک و هلند به سازمان جاسوسی رژیم اشغالگر قدس متصل هستند و توسط آن رژیم حمایت مالی و تجهیزاتی میشدند، در آستانه ماه محرم قصد انجام چندین عملیات تروریستی در استانهای یاد شده را داشتند. ازجمله برنامهریزی اقدام انفجاری در محل مزار «سپهبد مجاهد شهید حاج قاسم سلیمانی (ره)» و نیز در برخی مراکز تجمعات مردمی و اماکن سوختگیری، همچنین انفجار دکلهای برق و ایستگاههای گاز به منظور اخلال در تأمین نیازهای داخلی و صادراتی و اهداف دیگری از این قبیل. از این هستهها تعداد 43 بمب با قدرت تخریب بالا و قابلیت کنترل از راه دور، کشف و خنثی گردید. از بمبهای پیشگفته، 20 بمب ویژگی پرتابی دارند که به قصد استفاده از آنها علیه هیآت و تکایا آماده شده بودند. علاوه بر آن چند خانهی تیمی ، انواع سازههای فلزی انفجاری، چاشنیهای مربوطه، انواع مواد شیمیایی صنعتی و مواد پیشسازانفجاری ، کیتهای الکترونیکی، ریموتهای کنترلی برای هدایت انفجار از راه دور، فیتیلههای انفجاری، چندین قبضه کلت کمری، سلاحهای شکاری ساچمهزن و مقادیر فراوانی سلاح سرد و ابزارهایی صرفاً با کاربرد دراغتشاشات خیابانی کشف و ضبط شد.
اعضای هستههای بازداشت شده، پیش از این نیز بهعنوان اقدامات آزمایشی و توانسنجی برای ارائه به کارفرمایان مستقر در دانمارک و هلند، چندین عملیات ایذایی انجام داده وعکس و فیلم آنها را برای رسانههای تروریستی مستقردر اروپا و آمریکا ارسال کرده بودند؛ همچون پرتاب کوکتلمولوتف به ساختمانهای دولتی، حملاتی به پایگاههای بسیج، آتشزدن چند بانک، چندین دستگاه عابربانک،اتوبوسهای شهری، آنتنهای مخابراتی، ایجاد انفجار در مقابل دفتر یکی از مراجع عظام در ساری، نصب پرچم رژیم موقت صهیونیست و پرچمهای منتسب به گروهکهای سلطنتطلب در محلهای مختلف و ... . این تروریستها اخیراً قصد ورود به فاز عملیات وسیع خرابکارانه را داشتند که با هوشیاری و تلهگذاری جان برکفان گمنام و فداییان ایران اسلامی، از عملیات تروریستی آنها پیشگیری شد. وزارت اطلاعات همچنانکه قبلاً نیز اعلام کرده است، حق خود را در تعقیب تروریستهای نیابتی در فراسوی مرزهای کشور، محفوظ دانسته و اقدامات مقتضی علیه حامیان تروریسم را همچنان در دستور کار خود خواهد داشت.همچنین به کشورهایی که با داعیهی حمایت از حقوق بشر، آگاهانه به پایگاه و مأمن رسمی و آشکار تروریسم تبدیل شدهاندهشدار میدهد که تروریستها هیچگاه به حامیان خود وفادار نماندهاند.ومیزبانی از جانیان حرفهای، همیشه هزینهبر بوده است. در پایان از هیآت، تکایا و سایر مجالس عزاداری و از کلیهی عزاداران حسینی استدعا دارد که در این ایّام ضمن دعا برای شکست توطئههای دشمنان وموفقیت مرزداران و حافظان امنیّت کشور، همچون گذشته با هوشیاری کامل، ضمن همکاری با خادمان جان برکف خود و حافظان امنیت کشور، هر مورد مشکوک را به ستاد خبری وزارت اطلاعات (113) یا نیروهای امنیتی ، انتظامی و بسیچی حاضر در محل گزارش نمایند. فیلم زیر نحوه دستگیری آن ها را نشان می دهد: ضربه بزنید روی فیلم
موضوع مطلب : وزارت اطلاعات, عنصر هتاک به قرآن دوشنبه 102 مرداد 2 :: 11:9 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
با وجود بکارگیری انواع ترفندهای نوین عملیات روانی مردم متوجه این موضوع شدهاند که تلاش دشمن برای ایجاد فضای اغتشاش در کشور همواره زمانی شدت گرفته است که کشور در مسیر بهبود شرایط اقتصادی قرارداشته است به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از مشرق، ضدانقلاب خارجنشین که به دلیل سودجوییهای شخصی و کیش شخصیت افراد نتوانستند حتی در حد چندماه دور یک میز با هم گفتگو کنند و مشخصا نمایش منشور همبستگیشان در دانشگاه جورج تاون واشینگتن به شکست انجامید، مجددا فاز جدیدی از تحرکات علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران را در پیش گرفتهاند. فراخوانهای متعدد با بهانههایی چون جشن تولد و یا سالگرد افرادی که ماهها با نام آنها به دنبال تحریک احساسات مردم و چندپاره کردن جامعه ایران بودند، از جمله فعالیتهای محوری ضدانقلاب در فاز جدید است که البته با پوشش گسترده رسانههای معاند نیز همراه شده است. بازتولید کینه و خشم و چندقطبیسازی جامعه با هدف امنیتسوزی و سلب آرامش مردم نخ تسبیح این اقدامات است که گرچه هر بار خسارات جانی و مالی به بار میآورد اما همچنان توان بسیج مردم در مسیر خواست بیگانگان را ندارد. در همین خصوص؛ رضا پهلوی که هنوز زمانی از رسوایی کاسبی میلیارد دلاری او از به اصطلاح انقلاب زن زندگی آزادی نمیگذرد و پروژه «من وکالت میدهم» او نیز با شکست همراه شده، در توییتی به بهانه سالروز تولد مجیدرضا رهنورد خواستار ا?غاز کارزاری 3ماهه جهت آمادگی برای سالروز فوت مهسا امینی شده است. کلیدواژه زادروز و اشک تمساح ریختن برای جوانانی که با تحریک همین افراد و رسانهها جان خود را از دست دادهاند بخشی از این فضاسازی جدید است که آغاز آن با فراخوان تحریکآمیز مادر مرحوم کیان پیرفلک در ایذه کلید خورد و منجر به شهادت سروان قنبری با اقدام تروریستی پویا مولایی راد پسر عمومی مادر کیان و البته کشته شدن خود او شد. برنامهریزی شده بودن این اتفاق تلخ زمانی آشکارتر میشود که رسانههای معاند فارسیزبان در روند انتشار اخبار آن با تحریف و روایت وارونهی ماجرا کوشیدند از یکسو شهادت حافظان امنیت را امری طبیعی و برآمده از قهر مردم جلوه دهند و همزمان از قاتل نیروی حافظ امنیت یک قهرمان بسازند و افکار عمومی را علیه نیروهای انتظامی تحریک کنند. مثلا بیبیسی در گزارشی مدعی شد: «در 21 خرداد پس از برگزاری مراسم تولد کیان پیرفلک و کشته شدن دو نفر پس از این مراسم، پویا مولاییراد پسر عموی ماهمنیر مولاییراد مادر کیان پیرفلک، هنگام بازگشت از مراسم دهمین سالگرد تولد کیان، با شلیک نیروهای امنیتی کشته شده است.» به نظر میرسد رویکرد خانواده پیرفلک و رفتارهای سوال برانگیز آنها در تحریک احساسات افکار عمومی، این توهم و تصور را برای ضدانقلاب و رسانههای معاند ایجاد کرده که از سناریوی تولد و سالگرد میتوانند برای کاسبیهای شخصی و ایجاد اغتشاش با هدف ضربات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی بهره بگیرند. این بازی با احساسات در گام بعدی به جوسازی درباره تولد فردی به نام آدینهزاده رسید و این رسانهها تلاش کردند با ادعای بازداشت نزدیکانش از او با عنوان نوجوان کشته شده در آنچه خیزش انقلابی مردم ایران میخوانند یاد کرده و سناریوی تشویق به خشونت و اغتشاش را ادامه دهند. کلیدواژههای «اعمال محدودیت و بازداشت خانوادههای دادخواه»، «محاصره قبرستان توسط نیروهای امنیتی»، «تشکیل دادگاه عادلانه توسط خانوادههای دادخواه»، «کارشکنی نیروهای امنیتی در برگزاری مراسم تولد یا سوگواری» مهمترین ابزار این فاز از عملیات رسانهای را تشکیل میدهند. پروژه ایجاد اغتشاش و ناامنی مجدد در ایران توسط ضدانقلاب و پشتیبانان غربی آنها ابعاد گستردهتری نیز پیدا کرده که از آن جمله میتوان به ژستهای به ظاهر بشردوستانه عفو بینالملل در قبال موضوع اعدام و سیرک تکراری اعطای جایزه به وکلای زندانیان اشاره کرد. در این میان؛ رسانههایی چون بیبیسی بهدنبال عادیسازی تجزیهطلبی و ناامنسازی کشور و حتی به شهادت رساندن نیروهای انتظامی و امنیتی هستند، چنانچه هفته گذشته در برنامه پرگار، تریبون در اختیار تجزیهطلبانی چون «عبدالله مهتدی» رهبر کومله قرار گرفت تا چندپاره کردن ایران امری عادی جلوه داده شود. این رسانهها همزمان با استفاده از کلیدواژه «دفاع مشروع» به دنبال توجیه تحرکات تروریستی و عادی نشان دادن ترور نیروهای حافظ امنیت هستند، چنانچه بیبیسی در گزارش مربوط به تشییع و تدفین شهید «سجاد امیری» از مدافعان امنیت مدعی شد: در مراسم خاکسپاری سجاد امیری از او به عنوان «مدافع حرم و از اعضای سپاه قدس» نام بردهاند اما مخالفان حکومت ایران از او به عنوان یکی از «نیروهای سرکوبگر» نام میبرند و کشته شدن او را با اقداماتی که علیه معترضان انجام داده است مرتبط میدانند! حلقه تکمیلی فرآیند ترویج اغتشاش و ناامنی با هدف ناامید کردن مردم از عملکرد نظام در رفع مشکلات و کاستیها را میتوان در سوءاستفاده ترکیبی از حوادث طبیعی مانند محدودیت تامین آب تهران در پی مسدود شدن دریچههای سد امیرکبیر پس از جاری شدن سیل و ریزش جاده چالوس مشاهده کرد. این رفتار مغرضانه زمانی آشکارتر میشود که همین رسانهها مثلا در پوشش اخبار آتشسوزیهای گسترده در جنگلهای کانادا که مهار و مقابله با آن از عهده دولت پرمدعای جاستین ترودو خارج بوده و هفتهها برای مردم این کشور و شهرهایی از آمریکا مشکلات شدید تنفسی ایجاد کرده را با کلیدواژههایی همچون حوادث طبیعی، آتشسوزیهای موسمی و... امری عادی جلوه میدهند. بدیهی است که اقدامات اخیر دشمنان ایران که در پی شکستهای متعدد ماههای گذشته و و عدم تحقق اهداف شوم خود علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی ایران صورت میگیرد را باید در راستای تداوم سیاست فشار هوشمند محور غربی-صهیونیستی و به جبران موفقیتهای منطقهای و فرامنطقهای اخیر کشور که با بصیرت و حمایت مردم به دست آمده ارزیابی کرد. بدیهی است؛ با وجود بهکارگیری انواع و اقسام ترفندهای نوین عملیات روانی و جنگ شناختی، مردم متوجه این موضوع شدهاند که تلاش دشمن برای ایجاد فضای اغتشاش در کشور همواره زمانی شدت گرفته است که کشور در مسیر بهبود شرایط اقتصادی قرار داشته است.
موضوع مطلب : هوشیاری مردم, ضدانقلاب, بازتولید اغتشاشات شنبه 102 تیر 31 :: 10:20 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
عکسهای یادگاری آقای آقامحمدی با چندین سمت رسمی و غیررسمی با رئیس غیرقانونی اتاق بازرگانی ایران این سؤال را مطرح میکند که آقای آقامحمدی دقیقاً چهکاره مملکت است؟به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از تسنیم، موضوع انتخابات غیرقانونی اتاق بازرگانی طی یک ماه گذشته یکی از مهمترین اخبار رسانههای مختلف کشور بوده و کار به جایی رسیده که سلاحورزی رئیس غیرقانونی اتاق بازرگانی را در جلسه شورای عالی استاندارد راه ندادند؛ در جلسه روز صنعت و معدن هم دعوت نشد و حضورش در یک جلسه رسمی قوه قضائیه هم منجر به واکنش این قوه شد. در این شرایط و در حالی که شورای عالی نظارت بر اتاق بازرگانی ظاهراً تصمیم به ابطال انتخابات به دلیل حضور فرد رد صلاحیت شده در این انتخابات گرفته، آقای آقامحمدی که سمتها و اظهارنظرهای متعدد وی در بخشهای مختلف دولتی و حاکمیتی حاشیهها و هزینههای زیادی برای کشور ایجاد کرده، حالا با رئیس غیرقانونی اتاق بازرگانی که به دلایل متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی به ویژه همراهی با براندازان جمهوری اسلامی در فتنه 1401 رد صلاحیت شده، در یک همایش با عنوان «همایش ملی جوانان، رشد تولید و الگوی ملی پیشرفت» عکس یادگاری گرفته است. سؤال از آقای آقامحمدی اینکه چطور در مراسمی که رئیس غیرقانونی اتاق بازرگانی یکی از برگزارکنندگان آن هست، حاضر شده و اگر هم اطلاع نداشته، چرا پس از کسب اطلاع از حضور نامبرده نه تنها جلسه را ترک نکرده بلکه با وی عکس یادگاری گرفته است. البته رفتارها و گفتارهای آقای آقامحمدی قبلاً هم حاشیههایی برای کشور ایجاد کرده، به ویژه در ابتدای سال 99 که آن اتفاقات تلخ درباره سقوط شاخص بورس اتفاق افتاد؛ اظهارنظرهایی درباره تشویق مردم برای حضور در بورس کرده بود که هنوز هزینههای آن برای حاکمیت و کشور ساری و جاری است. در یک نمونه اخیر هم که ماجرای تصمیم نهادهای قانونی برای واردات خودرو اتفاق افتاد، اظهارات خلاف نظر دولت آقای آقامحمدی در خصوص واردات خودروی کارکرده ابهامات و حاشیههایی را درباره اینکه بخشی از حاکمیت خلاف خواست و نظر دولت و مردم دارد، ایجاد کرده است. و یا اینکه آقای آقامحمدی در مقطعی گفته است: «دولت برای جبران کسری بودجه، اوراق میفروشد که البته کار منفور و بدی نیست و مجبور است این کار را انجام دهد. البته ممکن است اوراقفروشی باعث ریزش بورس شود. مهم این است که دولت برای جبران کسری بودجه از بانک مرکزی استقراض نکند که این کار را نمیکند، چون آثار تورمی زیادی دارد.» این اظهارات در حالی مطرح شده بود که مقامات دولتی فروش اوراق جدید در دولت سیزدهم را بارها رد کردهاند. اما آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت که در همه مسائل اقتصادی بدون پاسخگویی در خصوص تبعات حرفهای خود ورود میکند در این خصوص هم موضعگیری کرده است. نهایتاً اینکه آقای آقامحمدی در بخشهای مختلفی از سیستم حکمرانی کشور حضور دارد و بعضی از این نهادها بسیار مورد اعتماد و احتراماند، امّا برخی اظهارات و رفتارهای هزینهزای ایشان، به آن نهادها نیز سرایت میکند. اگر آقای آقامحمدی صرفاً پست دولتی یا مربوط به قوه مقننه داشت، و اظهارات غلط و بعضاً مشکلسازی هم میکرد به این میزان اشکال نداشت؛ امّا به دیدگاه انتساب ایشان به نهادهای ارشد حاکمیتی، آقای آقامحمدی باید از برخی اظهارنظرها و رفتارها و عکسهای یادگاری که صرفاً از سر موضع شخصی ایشان صورت میگیرد، به جد پرهیز کند. و یا اینکه اگر نمیتواند چنین ملاحظات منطقی را در نظر بگیرد، از آن جایگاه خارج شود تا دستکم هزینهای متوجه این نهادهای حاکمیتی در پی نداشته باشد. موضوع مطلب : آقامحمدی, هزینه سازی, اتاق بازرگانی ایران شنبه 102 تیر 31 :: 10:11 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
شهردار تهران در نشست خبری تخصصی خود با اصحاب رسانه، آخرین اطلاعات و گزارشها در حوزه فنی و عمرانی پایتخت را تشریح کرد.
به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس، علیرضا زاکانی شهردار تهران در سومین نشست تخصصی خود ضمن تسلیت به مناسبت فرارسیدن ماه محرم گفت: سومین نشست تخصصی ما امروز در حوزه فنی ـ عمرانی است. طراحی، توسعه ابنیه و زیرساختهای شهر بسیار مهم است. همچنین ما در موضوع نگهداشت و مقاومسازی شهر حرکتهای جدی را در دستور کار قرار دادهایم. وی ادامه داد: همچنین در بخش هدایت، نظارت و کنترل پروژهها هم برنامههایی داریم و به عنوان متولی کار در عرصه فرامحلی و فرامنطقهای، مسؤولیتهای مستقیمی داریم و در عرصه منطقهای با توجه به نیازهایی که وجود دارد، پیگیریهای لازم صورت میگیرد. شهردار تهران با بیان اینکه یک سال و 10 ماه و 19 روز است در شهرداری تهران حضور یافتهایم، گفت: ما میراثدار حدود 20 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام در حوزه فنی ـ عمرانی بودیم که بعد از 22 ماه، 10 هزار میلیارد تومان از این پروژهها تکمیل و افتتاح شده و باقی هم در دستور کار است. البته پروژههای جدید دیگری را هم شروع کردهایم. وی با تأکید بر اینکه امروز در شهر تهران 4 مجموعه بزرگراهی داریم، افزود: یک آزادراه، 2 بزرگراه و 4 کیلومتر مسیرهای کنار بزرگراهی داریم. آزادراه شوشتری بیش از 16 کیلومتر است که قطعه اول آن در دست ساخت است و امیدواریم بتوانیم امسال آن را افتتاح و آماده بهرهبرداری کنیم. ویژگی این آزادراه این است که جاده امام رضا(از شهید رستگار میآید) را به شهید یاسینی متصل میکند. زاکانی ادامه داد: عملا این پروژه 5.5 درصد ترافیک شرق تهران و یک و نیم درصد ترافیک کل تهران را کاهش میدهد؛ چراکه رینگ شرقی تهران است و امروز فاز نخست آن در دست اقدام است. وی در ادامه به تکمیل بزرگراه یادگار امام اشاره کرد و گفت: عملا این بزرگراه تعطیل شده بود و به لطف الهی با تفاهمهایی که صورت گرفت، پادگان جی آزاد شد. عملیات اجرایی آغاز شده و این بزرگراه تا میدان فتح و بعد از آن هم استمرار دارد و ما با این اقدامات بزرگراه یادگار امام را از بنبست خارج میکنیم. زاکانی در ادامه به پروژه بزرگراه شهید بروجردی اشاره کرد و گفت: از سال 89 این پروژه آغاز شده و دارای 2 فاز است که فاز اول آن امسال افتتاح میشود. زمانی که ما پروژه را تحویل گرفتیم، پیشرفت فیزیکی آن 60 درصد بود و طی 22 ماه امسال فاز اول آن در منطقه 18 شهرداری تهران افتتاح میشود. وی در بخش دیگر سخنانش به تکمیل کندروهای آزادگان به طول 4 کیلومتر اشاره کرد و افزود: کار در دست اقدام است و به دنبال خدمتگزاری به مردم هستیم. زاکانی ادامه داد: ما 98 اصلاح تقاطع داریم که با اصلاح این تقاطعها، 730 کیلومتر راه مردم در بزرگراهها نزدیکتر میشود و حدود یک میلیون لیتر مصرف بنزین را کم و باعث کاهش ترافیک و آلودگی هوا میشود. عملا این اصلاح ها ارزش افزوده بینظیری برای شهر دارد. وی با بیان اینکه با اصلاح تقاطعها، دسترسیها راحتتر میشود، بیان کرد: عملاً با اصلاح این تقاطعها راه اضافه کمتر میشود. ما سال گذشته 11 تقاطع را اصلاح کردیم که 84 کیلومتر راه مردم نزدیکتر شد. امسال با هدفگذاری صورتگرفته، 22 تقاطع باید اصلاح شود که قطعا 18 تقاطع را تحویل میدهیم و با این کار، 186 کیلومتر مسیر کاهش مییابد. درباره باقی تقاطعها به دلیل وجود معارض نمیتوانیم قول تکمیل را در سال جاری بدهیم. * گشایش بزرگ ترافیکی با راهاندازی بزرگراه شهید متوسلیان شهردار تهران در بخش دیگر سخنانش به بزرگراه شهید متوسلیان به طول 9.8 کیلومتر اشاره کرد و گفت: این پروژه از انتهای بزرگراه شهید صیاد آغاز و تا آزادگان امکانی را فراهم میکند که میانه شهر را از ترافیک نجات میدهد و با تکمیل پروژهها، میتوان بخش عمدهای از ترافیک را برطرف کرد. تونل شهید متوسلیان 25 تا 30 هزار میلیارد تومان بودجه میخواهد و با ساخت این تونل، در میانه شهر گشایش بزرگی رخ میدهد. زاکانی همچنین به موضوع جمعآوری آبهای سطحی در تهران اشاره کرد و افزود: متولی این امر شرکت خاکریز آب است. در تهران ما مخاطراتی مثل زلزله، سیل، توفان و فرونشست زمین داریم که البته این مخاطرات به اندازه هم نیستند و متفاوت هستند؛ اما وجود دارند. در خصوص مخاطره سیل بویژه در غرب تهران عملیاتهای توسعهای گستردهای را دنبال میکنیم و به لطف الهی امکاناتی فراهم میشود تا بتوانیم 11 پروژه را با هزینه 2200 میلیارد تومان به سرانجام برسانیم. 14.6 کیلومتر از پروژههای آبهای سطحی افتتاح و 7.4 کیلومتر در دست احداث است و امیدواریم تا پایان سال 1404، حداقل 30 کیلومتر به شبکه جمعآوری آبهای سطحی اضافه شود. * 91 درصد گود برج میلاد ایمنسازی شده است زاکانی در بخش دیگر سخنانش به موضوع گودهای رهاشده در تهران اشاره کرد و ادامه داد: به عنوان مثال گود برج میلاد بسیار پرخطر بود و امروز 91 درصد این پروژه پایدارسازی شده است. یعنی ما مجموعه 18 هزار مترمربعی را پایدارسازی کردهایم البته گود فرهنگ و چند مورد دیگر هم داشتیم که در مسیر ایمنسازی آنها هستیم. وی با بیان اینکه اقدامات خوبی در این رابطه صورت گرفته است، گفت: موضوع بعدی ما آسفالت است. تهران 110 میلیون مترمربع معبر دارد و اگر سالانه 10 درصد معابر آسفالت شود، ما سالانه 11 میلیون مترمربع ترمیم داریم. شهردار تهران ادامه داد: سالانه باید یک میلیون و 700 هزار تن آسفالت در شهر توزیع شود و اینگونه میتوان هر 10 سال یکبار، آسفالت را تجدید کرد. وی با بیان اینکه قبلا 660 هزار تن آسفالت توزیع میشد، گفت: سال گذشته 760 هزار تن آسفالت ریختهایم که از آن عبور کردیم و امسال هدفگذاری کردهایم حداقل یک و نیم میلیون تن آسفالت توزیع شود و برای این حجم از آسفالت، 4 هزار و 500 میلیارد تومان بودجه نیازمندیم و امروز که من با شما صحبت میکنم، از مرز 600 هزار تن آسفالت عبور کردهایم و هدفگذاری ما این است که تا پایان سال 1.5 میلیون تن آسفالت بریزیم. وی افزود: در سطح شهر تهران 170 اکیپ فعال در موضوع آسفالت داریم و برای هر ناحیه یک مجموعه لکهگیری داریم که در مجموع تمام اکیپها فعالند. وی افزود: دیروز از مرز هشت هزار و 300 تن تولید آسفالت عبور کردیم و امیدواریم با کارخانجات جدید به 10 هزار تن تولید روزانه کنیم. زاکانی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع مناسبسازی معابر شهر تهران برای اینکه پایتخت یک شهر «انسانمحور» شود، اشاره کرد و بیان کرد: تا امروز 350 کیلومتر مناسبسازی صورت گرفته و تا پایان سال جاری 392 کیلومتر مناسبسازی خواهیم کرد و با این کار به شهر انسانمحور میرسیم. شهردار تهران همچنین به طرح «من شهردارم» اشاره کرد و گفت: در این طرح عملا 350 هزار نفر شرکت کردند و 460 هزار انتخاب داشتند و از 2080 پروژه، 1460 پروژه را انتخاب کردند. سال گذشته 136 پروژه را تحویل دادیم و امسال هم 1088 پروژه را تحویل میدهیم که 630 پروژه سهم معاونت عمرانی است. وی با تأکید بر اینکه نیازهای شهر را در حوزه زیرساختی برطرف میکنیم، اظهار کرد: به سمتی حرکت میکنیم که شهر انسانمحور باشد. شهردار تهران به توسعه معابر بزرگراهی شهر اشاره کرد و گفت: ما برای پروژه شهید متوسلیان هم پیمانکار انتخاب کردهایم و رایزنیها صورت گرفته است. زاکانی ادامه داد: 3 گروه در پروژه تونل شهید متوسلیان مطالعه کردهاند؛ یک ایده تونل دوبل بود و دیگری 2 تونل کنار هم و ایده سوم ایجاد تونل 2 طبقه در نیمی از مسیر و تونل کنار هم در بخش دیگر آن بود که بخش اول در میدان شوش و بخش دوم هم از میدان شوش تا آزادگان است. البته نگاه سوم منطقیتر بود و به همین دلیل با پیمانکار با توجه به قابلیتها وارد تفاهم شدیم و این پروژه ظرف 3 سال آماده بهرهبرداری میشود. وی همچنین در خصوص پروژههای نیمهتمام گفت: برخی پروژهها به دلیل رهاشدگی عقبماندگی دارند؛ مثلا پروژه ترمینال شرق 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشت اما این پروژه به دلیل رهاشدگی دچار فرسودگی شد. با این حال باید گفت این پروژه امسال افتتاح میشود. شهردار تهران همچنین در خصوص هزینههای ساخت پروژه متوسلیان گفت: برای پروژه شهید متوسلیان منبع خاصی در نظر نگرفتهایم و از طریق مولدسازی پیرامون پروژه، این کار انجام میشود. مجوز ساخت این طرح مبتنی بر بهسازی است. * تکمیل بخش رهاشده پروژه ترمینال شرق وی در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه اعلام شده بود فاز اول پروژه ترمینال شرق سال جاری افتتاح میشود گفت: ما آن قسمت از پروژه که 90 درصد پیشرفت فیزیکی داشت و به دلیل رهاشدگی به قهقرا رفته بود را امسال تکمیل میکنیم. زاکانی در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس در خصوص تأمین مالی پروژهها گفت: ما شیوههایی را دنبال میکنیم تا خدمات ارائه شود، نه اینکه به مرور زمان واگذر شود. در بحث تأمین منابع مالی چند مسیر را پیگیری میکنیم. ابتدا این است که مسیر عادی باشد که از گذشته بوده و آن را فعال میکنیم و با انضباط مالی مهمترین استفاده را میبریم.
وی ادامه داد: به عنوان مثال سالانه ما 600 تا 700 میلیارد تومان عوارض دریافت میکردیم؛ اما سال گذشته با طرحها و اقدامات صورتگرفته شهروندان 2700 میلیارد تومان عوارض پرداخت کردند. زاکانی در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس در خصوص مولدسازی گفت: مولدسازی راه دیگر است؛ چرا که منابع زیادی نیاز داریم؛ مثلا در حمل و نقل 700 هزار میلیارد تومان باید هزینه شود و بخش فنی و عمرانی هم ظرفیتهای دیگر را میطلبد. بگذارید مثالی بزنم؛ یک پایانهای که باید احداث شود معمولا روی زمین است اما ما آن پایانه را به زیر زمین میبریم و روی آن شهرک الگو میسازیم تا مشکل شهر حل شود و از منابع درآمدی آن پایانه اقدامات توسعهای را انجام میدهیم. شهردار تهران در ادامه گفت: از پارکینگهای زیرسطحی و جدارههای زیرسطحی منابع را خلق میکنیم و ارزش افزوده زیادی از پیرامون آن به دست میآید. هزینه پروژه شهید متوسلیان 25 تا 30 هزار میلیارد تومان است؛ اما با مولدسازی ارزشی که خلق میکند بیش از این است. سومین روش ما برای تأمین پروژههای مشارکتی است و تاکنون 400 هزار میلیارد تومان پروژه مشارکتی امضا کردهایم. وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص فرسودگی زیرساختها گفت: ما در بحث نگهداشت شهر ورود کردهایم. همانطور که گفتم سالانه یک میلیون و 700 هزار تن آسفالت نیاز داریم و امسال یک و نیم میلیون تن آسفالتریزی میشود که اعتبار آن در نظر گرفته شده تا بتوانیم شهر را از فرسودگی خارج کنیم. همچنین در تهران 753 عرشه پل داریم که سعی میکنیم به بهترین شکل این ابنیه را نگهداری کنیم. عقل سلیم حکم میکند پروژههای زودبازده را تکمیل کنیم. زاکانی به پروژه شهید شوشتری اشاره کرد و گفت: بار رینگ شرقی تهران که از بزرگراه بسیج عبور میکند، شهر را دچار مشکلات زیادی کرده و ما برنامهریزی برای رفع آن کردهایم چرا که ما میراثدار مشکلات گذشته هستیم. وی به بیمارستان شهدای تجریش اشاره کرد و گفت: در رابطه با این بیمارستان 3 مشکل داشتیم. علاوه بر عدم دریافت پروانه، حق و حقوق شهر پرداخت نشده بود که تفاهم کردیم این حق و حقوق پرداخت شود البته تنها این پروژه هم نیست که حقوق آن پرداخت نشده؛ پروژههای دیگری هم در سطح شهر، مشابه این پروژه داریم. به گفته زاکانی قرار است در قسمت شمال بیمارستان پارکینگ ساخته شود که در دسترستر باشد. ساختمانهای قدیمی این محوطه نیز به عنوان ساختمانهای بیمارستان مورد استفاده قرار میگیرد. از سمت خیابان شمالی بیمارستان نیز تخریب بخشی از سولهها صورت میگیرد که حجم ترافیک را کاهش میدهد. زاکانی در ادامه در خصوص جمعآوری پلهای شهر و نهضت پارکینگسازی گفت: ما 2 دسته پارکینگ را دنبال میکنیم. پارکینگهایی که با ابنیه ثابت هستند و یکسری پارکینگهای مکانیزه. * آغاز ساخت پارکینگ در بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی وی ادامه داد: چند هفته پیش برای بیمارستانهای امام خمینی و شریعتی ساخت پارکینگ را آغاز کردهایم. در واقع بالغ بر یک همت تفاهم کردیم که بین معاونت فنی ـ عمرانی و سازمان ترافیک انجام شده تا در این حوزه رونق را شاهد باشیم. زاکانی در خصوص جمعآوری پلها هم گفت: بیش از 700 پل داریم که برخی از این پلها نیاز به مقاومسازی یا جمعآوری دارند و با توجه به شرایط سازمان ترافیک موضوع در حال بررسی است. وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص کارخانه آسفالت گفت: کارخانه آسفالت فیلتر دارد و تولید آلایندگی آن کمتر از یک دستگاه اتوبوس است. آسفالت تولیدی در این کارخانه بسیار باکیفیت است و ساخت این کارخانه این شرایط را ایجاد میکند که در همان محل که آسفالت تولید میشود، در همان محدوده هم از آسفالت استفاده شود تا کیفیت بالاتری داشته باشد. زاکانی به موضوع تردد خودروهای سنگین برای آسفالت اشاره کرد و گفت: تردد خودروهای سنگین برای موضوع آسفالت از غرب به شرق هم صورت میگیرد و چندان تفاوتی از خودروهایی که از کارخانه شرق تولید میشود، ندارد و انشعابات کارخانه فعال نشده است.
وی همچنین در خصوص ریختن خاک روی پروژه شهید بروجردی در دوره قبل مدیریت شهری گفت: این پروژه کنار میدان فتح بود؛ دوره چهارم کارهای اولیه انجام شد؛ اما در دوره پنجم روی آن خاک ریختند. ما مجبور شدیم خاک را برداریم چون پروژه مسکوت مانده بود. روی پلهای پروژه خاک ریخته بودند و آن را پر کرده بودند تا تبدیل به فضای سبز کنند و ما خاک را برداشتیم تا پروژه را ادامه دهیم. شهردار تهران در پاسخ به پرسش خبرنگار فارس مبنی بر اینکه چرا خاک روی پروژه ریخته شده بود، گفت: تهران فضای سبز کم داشت و علاقه داشتند فضای سبز ایجاد کنند. این پروژه وسط یک پروژه دیگر بود و امید نداشتند پروژه یادگار امام ادامه یابد؛ به همین دلیل این کار را انجام دادند و موجب مزاحمت شدند.
وی در خصوص نصب روزشمار برای پروژههای شهری گفت: قرار است روزشمارها تا 2 هفته آینده نصب شود. شهردار تهران در رابطه با آمادگی شهر تهران برای زلزله گفت: ما باید آمادگی 100 درصد داشته باشیم و نوسازی و مقاومسازی بافت فرسوده و ساخت بناهای مستحکم در دستور کار است تا آسیبپذیری شهر در مواقع بحران کاهش یابد. البته ما پروژههای کلانی را دنبال میکنیم که از سال 1400 به شورا ارائه شده است که طرحی بلندمدت است و نیاز به فرهنگسازی و تغییر ساختار دارد. وی ادامه داد: نشستی با اساتید داشتهایم؛ ما باید هر لحظه آماده باشیم؛ اما یکی از اساتید در نشست مطرح کرد نباید ترس بیجا برای مردم ایجاد کنیم. سالیان بسیاری است که در تهران زلزله شدیدی رخ نداده است. زاکانی به 3 گسل اطراف تهران اشاره کرد و گفت: این گسلها رفتارهای متفاوتی دارند؛ برداشتهای ماهوارهای سالهای قبل نشان میدهد گسل جنوب خفته است. وی به جلسه روز گذشته با مدیرعامل سازمان مدیریت بحران شهر تهران اشاره کرد و گفت: مواردی در این جلسه مطرح شد و قرار شد با کارشناسان جلسه داشته باشیم.
شهردار تهران در خصوص ساخت هتل در تهران گفت: هتلهایی را در تهران میسازیم و قرار بود این هتلها در بوستانهای جنگلی باشد. در 8 نقطه بوستانهای جنگلی مجوزهایی برای ارائه خدمات گردشگری دریافت کردیم که تنها در یک نقطه و آن هم در شیان، هتل احداث شد و هنوز در 7 نقطه دیگر اتفاقی رخ نداده است. به اعتقاد شهردار تهران در اطراف برج میلاد و همچنین باغ ایرانیان قابلیت هتلسازی وجود دارد. وی درباره اجرای پروژهها با محوریت اتاپ افزود: بر اساس نظرخواهیها، مردم در طرح من شهردارم، 1460 پروژه را انتخاب کردند. بخشی سال قبل اجرا و بخشی هم امسال افتتاح میشود. برخی پروژهها مانند شهید بروجردی سالها برای مردم سختی داشته است و ما سعی میکنیم با اجرای برخی پروژهها آنها را نجات دهیم. شهردار تهران در خصوص موضوع فرونشست زمین گفت: برداشت بیرویه آب از ذخایر زیرزمینی یکی از علل فرونشست است و ما به دنبال این هستیم تا سال 1410 از 210 میلیون مترمکعب آب مورد نیاز شهر، 145 میلیون مترمکعب را از طریق بازچرخانی تأمین کنیم. ما از پیمانهایی که دادهایم جلوتر هستیم. روزی که شهر را تحویل گرفتیم، 9 میلیون مترمکعب بازچرخانی آب بود که امروز به 55 میلیون مترمکعب رسیدهایم؛ بنابراین از برنامهها جلوتر هستیم و به سرعت حرکت میکنیم. * شهر را با 20 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام و خوابیده تحویل گرفتیم وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص بودجه پروژههای عمرانی در شهر گفت: پروژهها در دوره گذشته یا کند شده یا از مدار خارج شده بودند؛ به طوری که زمانی که شهر را تحویل گرفتیم، 20 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام و خوابیده داشتیم که امروز 10 هزار میلیارد آن را تکمیل و پروژههای جدید را آغاز کردهایم. به گفته زاکانی عدد بودجه و اعتبار یک چیز است و عمل ما چیز دیگر است؛ مانند سال گذشته بودجه را دو سطحی تقدیم شورا کردیم. بودجه سال گذشته 50 هزار و 300 میلیارد تومان بود اما ما در سطح دوم 60 هزار میلیارد تومان در نظر گرفتیم و توانستیم 80 هزار میلیارد تومان عملیات نقد و غیرنقد داشته باشیم که بیشتر هم نقد بود. شهردار تهران افزود: امسال هم چیزی که شورا مصوب کرد به عنوان تحقق قطعی دنبال میکنیم اما کار ما گستردهتر است. به عنوان مثال برای پروژههای عمرانی 2400 میلیارد تومان بودجه در نظر گرفته شده اما ما فقط برای آسفالت 4 هزار و 500 میلیارد تومان هزینه کردهایم؛ البته تعداد زیادی پروژههای بزرگراهی هم داریم. قطعا عددمان بالا میرود اما در متمم بودجه آن را به شورا میبریم. ما برای خودمان عددی را در نظر گرفتهایم که 2 برابر مصوب بودجه شوراست. سال گذشته 83 هزار میلیارد تومان را هدفگذاری کردیم که 80 هزار میلیارد آن اجرا شد. زاکانی تأکید کرد: 400 هزار میلیارد تومان هم پروژه مشارکتی داریم. به عنوان مثال 8ـ7 پروژه هتل 5 تا 7 ستاره را هدفگذاری کردهایم که البته با بخش خصوصی این کار انجام میشود و آنها شریک ما هستند. ما در برخی پروژهها مانند مترو هم به دنبال مشارکت هستیم تا شریک بسازد و ما از او خرید کنیم البته همین جا اعلام میکنم یک جلسه تخصصی در حوزه معاونت مالی و اداری خواهیم داشت. * تراموا تعارضی با پروژههای عمرانی ندارد وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص احداث تراموا و تأثیر آن بر پروژههای عمرانی گفت: تراموا تثبیتکننده است و اثر سوء در کارها نداشته و تعارضی هم با پروژههای عمرانی ندارد. تراموا یکپنجم مترو هزینه دارد و دوسوم مترو مسافر جابهجا میکند که این موضوع ارزش افزوده دارد. شهردار تهران در خصوص پروژه تقاطع شهید بابایی غرب، شهید باقری و پروژه میدان الغدیر گفت: این پروژهها را دنبال میکنیم؛ چرا که با اجرای این پروژهها دلاوران از بنبست خارج میشود. وی در پایان در خصوص پروژههای کوچکمقیاس شهر تهران بیان کرد: 2080 پروژه داشتیم که در طرح من شهردارم 1460 پروژه توسط مردم انتخاب شد که هزینه آن حدود 4 همت است که بخشی از پروژهها را سال گذشته تحویل داده و باقی را امسال تحویل میدهیم. موضوع مطلب : شهردار تهران, دکتر زاکانی, پایخت کشور, پروژه ها شهرداری, من شهردارم شنبه 102 تیر 31 :: 10:6 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
بعید به نظر میرسد جبهه اصلاحات از محکومیت پیشین منصوری و احتمال بالای عدم تایید صلاحیت او، بیاطلاع بوده باشد؛ چرا اصلاحطلبان، آذر منصوری را به عنوان رئیس این جبهه انتخاب کردند؟
به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس پلاس؛ روایت روز - چندی پیش آذر منصوری از سوی اصلاحطلبان، به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شد. این انتخاب به قدری غیرمنتظره بود که حتی رسانه اصلاحطلبان از آن با عنوان «کودتای اتحاد ملتیها» یاد کرد.[1] در روزهایی که آذر منصوری انتخاب شد، صحبت از رد صلاحیت او به میان بود. مدیرکل سیاسی وزارت کشور گفته بود: «کمیسیون فراقوهای احزاب پیرامون مسئل? انتخاب آذر منصوری بهسمت رئیس جبهه اصلاحات با توجه به عضویت موثر منصوری در حزب اتحاد ملت، بررسیهایی داشته و با توجه به سوابق محکومیت و تداوم محرومیت اجتماعی در آن بازه زمانی، ایشان امکان عضویت مؤثر در حزب را نداشتند.»[2] در نهایت، علی حدادی، عضو کمیسیون ماده 10 احزاب، اعلام کرد: «موضوع صلاحیت خانم منصوری در آخرین جلسه کمیسیون ماده 10 احزاب بررسی شد و به جهت محکومیت قضایی وی، صلاحیت ایشان مردود اعلام شد و بنابراین انتخاب وی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات خلاف قانون است. همچنین خانم منصوری به جهت سابقه محکومیت قضایی، حتی صلاحیت عضویت در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت را نیز دارا نمیباشند.»[3] بعید به نظر میرسد که جبهه اصلاحات از محکومیت پیشین منصوری و احتمال بالای عدم تایید صلاحیت او، بیاطلاع بوده باشد. خصوصا آنکه پیشتر این موضوع از سوی کمیسیون مربطه ابلاغ شده بود.
داغ کردن تنور اصلاحات به نظر میرسد یکی از دلایل انتخاب آذر منصوری با وجود آنکه میدانستند صلاحیتش تایید نمیشود، داغ کردن تنور جبهه اصلاحات بود. بعد از حمایتهای همه جانبه جبهه اصلاحات از حسن روحانی و ناکارآمدی دولت او، به گونهای که به عنوان دولت عبرت معرفی شد، جریان اصلاحات جایگاه خود را در میان مردم ایران و افکار عمومی از دست داد. انتخاب فردی به عنوان رئیس این جبهه که میدانند صلاحیت ندارد و بعد خبر رد صلاحیتش منتشر میشود؛ باعث میگردد نام جبهه اصلاحات مجددا در افکار عمومی شنیده شود و میتواند ابزاری برای مظلوم نمایی نیز باشد. انتخاب اول، گزینه دوم، برای حذف رادیکالها در زمان انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات، شهیندخت مولاوردی به عنوان یکی از گزینههای اصلی ریاست این جبهه، مطرح بود که با نظر مخالف برخی چهرههای رادیکال همچون فخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، تایید نشد. بر این اساس، میتوان گفت که اصلاحطلبان در ابتدا، گزینه دوم خود را به عنوان رئیس جبهه انتخاب کردند تا هم بتوانند پروژه داغ کردن تنور اصلاحات را پیش برند و هم نظر چهرههای رادیکال اصلاح طلب، حذف شود. به هرحال آنچه که به واقعیت نزدیک است، این است که جریان اصلاحات، فردی را به عنوان رئیس انتخاب کرد که میدانست صلاحیتش تایید نمیشود. این اقدام ابزار خوبی برای بازیهای سیاسی بعد از اعلام خبر رد صلاحیت منصوری است. به نظر میرسد که اصلاحطلبان از همین الان برای به چالش کشیدن فضای سیاسی و انتخابات پیشرو، برنامههایی از جنس رفتارهای رادیکالی و افراطی را در پیش گرفتهاند و با استفاده از مهندسی افکار عمومی و مظلوم نمایی، روی موج اتفاقات احتمالی در آینده، سوار شوند و به نوعی شکست در انتخابات را با کلید واژه "ما صلاحیت نداریم" توجیه کنند. موضوع مطلب : اصلاحات, آذر منصوری, اصلاح طلبان جمعه 102 تیر 30 :: 11:21 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
حجتالاسلام پناهیان گفت: میل به رهایی در وجود انسان مقدس است، هر جا این میل مقدس به رهایی از بین رفته انسانها دچار 2 مصیبت خیلی بزرگ شدهاند.
به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس، مراسم عزاداری شب اول محرم هیأت میثاق با شهدا با سخنرانی حجتالاسلام علیرضا پناهیان و مرثیهخوانی امیر عباسی و فرید بذرافشان در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در این مراسم درباره آخرین گام برای رسیدن به رهایی در تاریخ حیات بشر، به سخنرانی میپردازد. در ادامه گزیدهای از اولین جلسه این مبحث را میخوانید: رسیدن به رهایی و آزادی یکی از خواستههای جدی و عمیق انسان است یکی از خواستههای جدی انسان که بعضی وقتها وسیلهای برای رسیدن به دیگر خواستهها است و گاهی از اوقات هم مستقلاً مطلوب انسان است، «رسیدن به رهایی و آزادی» است. معمولاً از کلمه آزادی بیشتر استفاده میشود اما کلمه رهایی قدرتمندتر و فراگیرتر از آزادی، یک تمایل عمیق انسان است؛ رهایی از رنجهای درونی و رنجشهایی که برای انسان پیش میآید و رهایی از رنجهای بیرونی و موانعی که در محیط اطراف و بیرون وجود انسان پدید میآید. این رهایی خیلی برای انسان مطلوب است. آدمها خیلی زود ممکن است بپذیرند که در این دنیا، رهایی به صورت مطلق وجود ندارد پس ناامید بشوند و به یک زندگی حداقلی بپردازند و دیگر دنبال رهایی نباشند. اینها ظاهراً دنبال رهایی نیستند اما واقعاً هیچ انسانی نیست که رهایی را دوست نداشته باشد. خیلی از اوقات که آدمها بندگی خدا را کنار میگذارند و اطاعت از خدا و محدودیتهای دین را نمیپذیرند بخاطر همین میل به رهایی است. اینها میگویند: «چرا باید خودم را مقید به دینی بکنم که هر دقیقه میخواهد من را به یک رفتار خاص و به یک وضعیت خاص مقید کند؟ اینطوری رهایی و آزادی خودم را از دست میدهم.» شاید برخی عالمان دینی، حس رهایی و آزادی را به فرار از بندگی خدا تفسیر کنند که تفسیر غلطی است میل انسان به رهایی یک میل بسیار جدی و عمیق است. انسانشناسیِ ما هم میگوید: خدا هر میلی را در وجود انسان قرار داده است یک حکمتی داشته و این میل یک پاسخی در جهان هستی و در نزد پروردگار عالم دارد؛ یک پاسخ بسیار مناسب. میل به رهایی و آزادی در وجود انسان احساس خیلی اصیلی است. ممکن است برخی از عالمان دینی با این حس اصیل، بد برخورد کرده باشند، یعنی حس آزادی و رهایی را به «فرار از بندگی خدا» تفسیر کرده باشند که این تفسیر غلطی است. این تفسیر موجب میشود هر انسانی که در خودش میل به رهایی میبیند از این دین و از این بیان دینی و از این عالم دینی بدش بیاید و بگوید «مگر این حس رهایی، چیز بدی است؟ بگذارید من این احساس را داشته باشم.» ما طلبهها واقعاً باید در ادبیات دینیمان تجدیدنظر کنیم، متأسفانه در برخی از بیانهای دینی، مقابلههای ناشیانه و عداوت برانگیز میبینیم، درحالیکه انسانشناسی دقیق و عمیق میگوید که ممکن است میل به رهایی در وجود انسان یک جاهایی آسیب داشته باشد اما آسیبش کمتر از عدم میل به رهایی است؛ حتی اگر عدم میل به رهایی در وجود یک انسانی موجب بندگی خدا بشود. یعنی این عدم میل به رهایی آسیبش بیشتر است؛ هرچند الان میل به اطاعت در این فرد، به ظاهر موجب بندگی خدا شده باشد، ولی این آدمی است که زود بنده غیر خدا هم میشود و خودش را ارزان میفروشد.
میل به رهایی را آنقدر باید در خودمان تقویت کنیم که عاشق «رهایی مطلق» بشویم لذا میل به رهایی را در هرکسی دیدید تقویتش کنید؛ آنقدر تقویت کنید تا به جایی برسد که عاشق «رهایی مطلق» بشود. متأسفانه آدمها تمایلات خودشان را به وضعیت مطلق نمیرسانند، مثلاً یک کسی وارد رشته هنر میشود و غرق زیباییها میشود. این خوب است؛ اگرچه ممکن است بگویید که او بخاطر زیبایی، دین و رفتارهای درست و سبک زندگی درست را کنار گذاشته و مثلاً دچار شعار هنر برای هنر شده است، ولی اگر کسی همین زیباییطلبی را نه بهطور ناقص و نصفهنیمه بلکه بهصورت مطلق داشته باشد، قطعاً به خدا میرسد. و کسی که این زیبایی مطلق را نخواهد، زندگیاش چقدر وحشتناک میشود. کسی که رهایی مطلق را نخواهد، زندگیاش چقدر وحشتناک میشود! او دیگر نمیخواهد عارف بشود، مثلاً نمیخواهد شبیه مرحوم قاضی بشود و قدرت او را پیدا کند. شاگرد مرحوم قاضی که یک آهنگر بود، وقتی میدید انبر دمِ دستش نیست، با دستش آهن گداخته را از کوره در میآورد، یعنی سلطه داشت بر اینکه آهن گداخته دست او را نسوزاند، بر قوانین فیزیک در عالم سلطه داشت. طیالارض چیست؟ رهایی از این مقیدات و قوانین فیزیکی است. آیا رسیدن به این حد از رهایی چیز بدی است؟ قطعاً نه! نگویید «رهایی نخواه و بیا بنده خدا بشو!» اتفاقاً بندگی خدا راه رسیدن به رهایی است این اشتباه است که بگوییم «رهایی نخواه و بیا بنده خدا بشو!» نه اتفاقاً باید گفت: رهایی بخواه، بندگی خدا هم ابزار رسیدن به این رهایی است. برخی از خواستههای انسانها خواستههای اصیلی هستند دین را نباید در مقابلش قرار بدهیم، چون دین واقعاً مقابل این خواستههای اصیل نیست. مقام معظم رهبری، روش جدیدی در تبلیغ دین به کار گرفتند؛ مثلاً اینکه به غربیها گفتند شما لیبرال نیستید، به جای اینکه بگویند لیبرالیزم چیز بدی است و اسلام را در مقابل لیبرالیزم بگذارند، فرمودند شما لیبرال نیستید! این خیلی بهتر است چون یک محسناتی در لیبرالیزم هست؛ هرچند خیالی، هرچند تقلبی! بالاخره با این شعار، کلی مردم عالم را فریب دادهاند لذا این نمیتواند مطلقا حرف بدی باشد، بالاخره چهارتا حرف خوب هم در آن هست، ولی آنهایی که ادعای لیبرالیزم دارند همان بخشها خوبش را هم ندارند. رهبر انقلاب به غربیها فرمود که شما لیبرال نیستید! این سبک تبلیغ دین، کار را خیلی بهتر جلو میبرد، این روش را هم قرآن بیان فرموده است: «قُلْ یا أهْلَ الکتاب تَعالَوا إلی کلمةٍ سَواءٍ بَیننا و بَینکم» (آلعمران، 64) اول بیایید وجه مشترکها را بگیریم. یک روش تبیین حقایق دین این است که بگوییم «به دلت مراجعه کن!» البته همه دلبخواهیهای انسان اصیل نیست حضرت ابراهیم به قوم خود فرمود: این ستاره خدای من است، این خورشید خدای من است، این ماه خدای من است... اما بعد از مدتی گفت: نه اینها خدای من نیستند! از کجا فهمیدی؟ «قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلینَ» (انعام، 76) اینها غروب میکنند و من غروبکننده را دوست ندارم. وقتی که من دوست ندارم، پس معلوم میشود آن خدا نیست. این خیلی حرف عمیقی است؛ یعنی به دلت مراجعه کن! یک روش تبلیغ و تبیین حقایق دین این است که بگوییم «به دلت مراجعه کن!» بنده نمیگویم که هرچیزی دلت بخواهد، همان تفسیر دین است، یا اینکه تفسیر دین را براساس دلبخواهیهای متعدد میشود گفت! بلکه این تفسیر با یک دقتی باید همراه باشد، هرچیزی که دلبخواهی آدمها است، اصیل نیست. اما بسیاری از اموری که انسانها دلشان میخواهد و اتفاقاً بخاطر آن دلبخواهی مقابل دین قرار میگیرند، در آن دلبخواهیِ هم یک حُسنی هست و إلا زورش نمیرسید او را در مقابل دین قرار بدهد. غالباً با حرفهای خوبی که در دین هست، در مقابل دین میایستند در تفکر الحادی هم گاهی یک حرف خوبی که در دین هست را در مقابل میگذارند. مثلاً در مقابل انبیاء میایستادند و میگفتند: چرا باید یک آدمی مثل خودمان پیغمبر بشود و بر ما برتری پیدا کند؟! طلب تساوی بین انسانها و عدالتخواهی در اصل، چیز بدی نیست، ولی از این سوءاستفاده میکنند، اتفاقاً دین میگوید که انسانها باهم فرق نمیکنند... آنها از همین مسئله سوءاستفاده میکردند و میگفتند: تو با من چه فرقی میکنی؟ تو چرا باید پیغمبر بشوی؟ اصلش حرف خوبی است. اما با این حرف خوب و با این حربه آمده و جلوی پیغمبرها ایستاده است؛ این حربه قدرتش را از آن بخش حق و درستش گرفته، نه از بخش باطلش. بعضیها با آزادی میآیند جلوی دین میایستند، در این آزادی یک بخش حقی وجود دارد که زورش میرسد جلوی دین بایستد، یعنی به آن قدرت میدهد. شما آن بخش حقش را بگیرید نه آن بخش باطلش را. میل به رهایی در وجود انسان، یک میل مقدس است و اگر نباشد انسان دچار دو مصیبت بزرگ میشود میل به رهایی در وجود انسان، یک میل مقدس است، هرجا این میل مقدس به رهایی از بین رفته، انسانها دچار دو مصیبت بزرگ شدهاند؛ یک مصیبت بزرگ، پذیرش ظلم سلطهطلبها است. تو چرا این ظلم را پذیرفتی؟ میل به رهایی وقتی از بین رفت، تو خیلی ظلمها را میپذیری، میل به رهایی وقتی از بین رفت نهتنها رنجهای بیرونی و تحمیلهای بیرونی را راحت میپذیری، بلکه با رنجهای درونی خودت هم خو میکنی و میگویی خب دیگر طبیعی است که آدم این مقدار غصه را داشته باشد! نه؛ این مقدار غم و غصه، خیلی بد است، کفر است، تو باید نشاط داشته باشی. مصیبت بزرگ دیگر این است که اگر میل به رهایی در یک فرد از بین رفت من چگونه او را به خدا دعوت کنم؟ خیلیها فکر میکنند میل به رهایی در وجود انسان مانع دعوت به خدا است و مانع پذیرش بندگی خدا است، نه؛ اگر دقیق نگاه کنید میبینید که اینطور نیست. آن لحظههایی که شما برای امام حسین(ع) گریه میکنی و لذت میبری لحظههای رهایی شما است که در دنیا به این سادگی گیر نمیآید. کسی که مشروبات الکلی میخورد، میخواهد ذهن خودش را از دست خیلی از فشارها رها کند، این یک عملیات فیزیولوژی برای چشیدن یکذره از آن میل به رهایی است که البته خداوند خیلی غضبناک میشود و میگوید: آخر چرا از این طریق؟ من تو را انسان آفریدم، تو میتوانی به بالاتر از این مستی و لذت بیشتر از لذت این مستیِ بد، دسترسی پیدا کنی، چرا خودت را نابود میکنی؟ به همین دلیل غضب میکند. ولی اصل چیزی که او دنبال آن است، همین رهایی است.
ما هم دوست داریم مثل خدا، بهطور مطلق رها باشیم در این عالم الگوی ما برای رهایی کیست؟ اول خود خداوند است. ببینید ائمه هدی وقتی با خدا مناجات میکنند و آرزوهای خودشان را رو میآورند در مورد خدا چه حرفهایی میزنند. مثلاً میگویند: خدایا تو که مسئول نیستی، کسی از تو سؤال نمیکند، تو هرکاری دلت بخواهد میکنی. «یغفر لمن یشاء» تو هرکسی را دلت بخواهد میبخشی، هرچقدر بخواهی روزی میدهی... اینها یعنی خدایا تو رها هستی. البته واژه رهایی شاید نیامده باشد، ولی معنا و تفسیرش همین میشود. ببینید خدا از رهایی خودش در قرآن چگونه یاد میکند؟ مثلاً میفرماید: «یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِى مَنْ یَشَاءُ... یا میفرماید: یَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ... یَرزُقُ مَن یَشاءُ... وقتی خدا اینقدر رها است، ما هم دوست داریم همینجوری بشویم. خداوند هم میفرماید: من راهش را به تو نشان میدهم تو هم مثل من بشوی. میل به رهایی را اگر در کسی دیدی بگو «تو مال دین هستی!» میل به رهایی را گم نکنید، میل به رهایی را مطلق کنید، رها از غمها، رها از محدودیتهای عالم هستی، هر محدودیتی، نباید باشد. میل به رهایی را اگر در کسی دیدی بگو «تو مال دین هستی» حتی اگر میل به مستی و اوج خلسه رهایی را در کسی دیدی، بگو «تو میدانی چه میخواهی؟» تو هنوز روضه امام حسین(ع) را درک نکردهای و الا میفهمی هیچکجا مثل آن پیدا نمیشود، آنوقت میفهمی چرا شراب را حرام کردند، چون داری یک کار تقلبی میکنی برای رسیدن به یک رهایی ناقص، معیوب و مضرّ. بعضیها که با قانون حجاب مقابله میکنند و به جای اینکه بگویند «حجاب قانونی» را قبول نداریم با رندی خاصی میگویند «حجاب اجباری» را قبول نداریم، اینها هم از همین باب است، میل به رهایی چیز خوبی است، ولی اینطوری آیا به آن میرسی؟! قرآن میفرماید «بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ یَسْئَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیامَةِ» (قیامت، 5) قیامت را انکار میکند و میخواهد راه خودش را باز کند، چرا میخواهی جلوی خودت را باز بکنی؟ خدا در واقع مسخرهاش میکند که اگر میخواهی مسیر خودت را باز کنی، چرا قیامت را انکار میکنی؟ اتفاقاً برعکس است، اگر به قیامت معتقد باشی یک قدرت رهایی به تو میدهد، ببینید سردار سلیمانی به چه نقطهای از رهایی رسیده بود! اینها بخاطر اعتقادش به قیامت بود. خدا میفرماید: انسان میخواهد راه خودش را باز کند، قیامت را انکار میکند، تو فکر میکنی قیامت تو را محدود کرده؟ چطور به این نتیجه رسیدی؟ کجا کلاس اصول عقائد رفتی؟ این چه اصول عقائدی است به تو یاد دادند که اثر ایمان آوردن به معاد را به تو نگفتند؟ چرا نگفتند که ایمان به معاد چه قدرتی برای انسان ایجاد میکند! اصلاً خود قیامت که دیگر اوج رهایی است، «فِیها ما تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ» (زخرف، 71) در بهشت دیگر هرچه دلت بخواهد، برای تو هست. حس رهایی چه نتایج و آثاری دارد؟ رهایی حتی بدون اینکه نتیجه خاصی داشته باشد زیبا است، اما نتایج و آثاری هم دارد! حس رهایی همه فواید وجود انسان را متجلی میکند، استعدادهای انسان را شکوفا میکند، منجمله اینکه انسان را قدرتمند میکند، منجمله اینکه انسان را لطیف و مهربان میکند. گفت «کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد» من اگر درگیر غم و اندوه بیخود باشم که نمیتوانم شعر زیبا بگویم. قرآن هم همینطور است، در روایات فرمودهاند که وقتی خواطر، تو را رها کردند، یعنی درگیریهای ذهنی، نگرانیها، استرسها و تمایلات بیهوده، تو را رها کردند آنموقع بنشین و قرآن بخوان، یا این احساس را در خودت ایجاد کن. آنوقت پای آیات قرآن، مثل باران اشک خواهی ریخت، وقتی برای أمیرالمؤمنین(ع) قرآن میخواندند آنقدر اشک میریخت که پیراهنش خیس میشد. حس رهایی، انسان را نازکدل میکند. دانشگاهی که پُرخوانی میکند معمولاً نظریهپرداز بیرون نمیدهد حس رهایی موجب لطافت روح میشود. رهایی انسان را لطیف میکند و در عین حال قدرتمند میکند هم موجب صلابت میشود و هم نرمی؛ دوتا ویژگی کاملاً متضاد! خیلی محکم میشوی، قدرتهای وجودی خودت را پیدا میکنی. رهایی یک کار دیگر هم میکند که آن هم متضاد است؛ هم خلاقیت میآورد و هم خوشحافظه بودن. معمولاً کسانی که خلّاق هستند زیاد حافظه قویای ندارند و نمیتوانند اطلاعات زیادی جمع کنند، چون حوصله نمیکنند. و آنهایی که خیلی میروند دنبال جمعآوری اطلاعات و به حافظهشان اهمیت میدهند و اطلاعات جمع میکنند، میبینید که خلاقیتشان از بین میرود. کلاسهایی که پرخوانی میکنند، دانشگاههایی که پرخوانی میکنند خلاقیت را از بین میبرند. مثلاً دانشگاهی که خیلی اجبار میکند «تو باید اینها را یاد بگیری...» معمولاً نظریهپرداز بیرون نمیدهد. ولی اگر رها بشوی هم خوشحافظه میشوی هم خلاق. هم جزءنگر میشوی هم کلنگر. اگر رها بشوی، از نظر ذهنی هم کلنگر میشوی و هم جزءنگر میشوی. از نظر فکری خلاق میشوی، از نظر حافظه هم خوشحافظه میشوی، اینها همه فواید رهایی است. برخی از اندیشمندان میگویند روش درسی یا روش علمآموزی و دانشمند شدن این است که فرد را رها کنی و به رهایی برسانی. بعضیها دین را طوری توضیح میدهند که انگار در مقابل رهایی است! رهایی جدای از اینکه لذت دارد آثار و فوایدی هم دارد، که اگر لذت هم نداشت بخاطر این آثارش آدم باید دنبالش میرفت. آنوقت بعضیها دین را یکجوری توضیح میدهند که انگار در مقابل این رهایی است. نه؛ فلسفه دین رسیدن به این رهایی است، دین میخواهد تو را به نقطه اوج رهایی متوجه کند تا عاشقش بشوی. امام زمان(ع) عدالت برقرار میکند و رفاه ایجاد میکند تا انسانها از این مشکلات و گرفتاریها رها بشوند. یکی از فلسفههای ازدواج، رها شدن زن و مرد از یک فشار شهوت و نیاز عاطفی است، انسان با ازدواج از این مرحله رها میشود. نماز تمرین رهاسازی ذهن و روح و دل است خداوند انسان را قدم به قدم به بنبستها و رهاییها میکشاند. دین هم برنامهاش این است که تو را رها کند. تهدید و تشویقهای خداوند هم توأم با رهایی است؛ به همین دلیل، تشویق و تنبیههای خدا فوری نیست؛ مثلاً اینطور نیست که اگر امروز نماز نخوانی، فردا سنگ کلیه بگیری یا سرطان بگیری! نه، خدا میفرماید: شاید شما را بزنم، کجا؟ معلوم نیست، شاید هم نزنم! حتی شاید به ظاهر، وضعت بهتر هم بشود! ممکن است بعضیها نماز نخوانند و پولدار بشوند، شاید خدا میخواهد با پولدار شدن، نابودش بکند چون میبیند که دیگر او آدمشدنی نیست. بالاخره ما دیدهایم آدمهای بدی را که خدا به آنها پول داده، زور داده و... حالا تو به هر دلیلی نمازخوان شدهای و الان میخواهی نماز بخوانی، میفرماید: ذهنت را رها کن، ذهنت را از هرچیزی که به آن مشغول هستی رها کن، نماز میشود تمرین رهاسازی ذهن و روح و دل؛ آنهم در یک رفتار تکراری! خدایا بگذار لااقل نماز، تنوع داشته باشد تا توجهم را جلب کند. نه! باید تکراری باشد تا تو رها بشوی. اگر واقعاً رهایی را بخواهیم امامزمان(ع) را رها نمیکنیم خداوند رها است و ما هم دوست داریم رها باشیم. اگر رهایی را واقعاً دوست داشته باشیم درِ خانه امام زمان را رها نمیکنیم. بعد از اینکه خودت را رها کردی مرحله بعدی این است که دوست داری دیگران را رها کنی، دیگر اصلاً نمیتوانی برده بودن را تحمل کنی، لذا به معنای واقعی کلمه، سیاسی میشوی. چرا باید یک عارفی مثل آقای شاهآبادی سیاسی بشود، چرا یک عارفی مثل امام خمینی(ره) باید سیاسی بشود؟ امام میفرمود آقای شاهآبادی اگر آدم داشت قیام کرده بود، او اهل نشستن نبود. چرا؟ چون وقتی به رهایی رسیدی اصلاً بردگی کسی را نمیتوانی تحمل کنی، لذا حرکت میکنی. امام حسین(ع) بردگی دیگران را نتوانست تحمل کند و حرکت کرد. بقیه میگفتند: شما چه اصراری داری؟ حالا مگر چه شده است! این تفاوت امام حسین(ع) با بقیه بود. لینک های مربوه:
موضوع مطلب : رهایی و آزادی جمعه 102 تیر 30 :: 11:15 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
حجتالاسلام پناهیان با طرح این سوال که آیا باید آزادی را کنترل کنیم یا آن را تقویت کنیم؟ گفت: ما باید این مفهوم را تقویت کنیم، با تقویت کردن انگیزه رهایی و آزادی سوءاستفادهها از آزادی کم میشود.
به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس، مراسم عزاداری شب اول محرم هیأت میثاق با شهدا با سخنرانی حجتالاسلام علیرضا پناهیان و مرثیهخوانی امیر عباسی و فرید بذرافشان در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در این مراسم درباره آخرین گام برای رسیدن به رهایی در تاریخ حیات بشر، به سخنرانی میپردازد. در ادامه گزیدهای از اولین جلسه این مبحث را میخوانید: تحلیل رهبر انقلاب این است که در زمان ما «تبیین و تبلیغ» از همه کارها مهمتر است طبیعتاً شما در فضای سخنان رهبری در این دو سال اخیر هستید و توجه خاص ایشان به مسئله تبیین و تبلیغ را دیدهاید، حتی کسانی که رهبری و اصل ولایت فقیه را هم قبول ندارند، آنها هم تردید ندارند که ایشان دارند از یک نقطه بالا به مسائل نگاه میکنند لذا نمیتواند بیتفاوت و بدون نقد جدی از کنار سخنان و تحلیلهای ایشان عبور کنند. رهبران در هر جامعهای سعی میکنند که از بالا به مسائل نگاه کنند و تشخیص بدهند در این زمان چه مسئلهای مهمتر است. معلوم است که در کلام رهبر انقلاب، در این زمان، تبیین و تبلیغ مهمتر است. حتی ایشان در سخنان خود با طلبهها و علما فرمودند که حوزههای علمیه برای جهاد تبیین وظائف بیشتری به عهده دارند، با مجلس خبرگان هم در اینباره سخن گفتند. اخیراً در هفته گذشته هم ایشان تصریح کردند به نقص بزرگی که در حوزه علمیه وجود دارد و آن هم اینکه تبلیغ در اولویتِ یک نیست. خود ما هم اگر فکر کنیم، ضرورت تبلیغ و تبیین دین، با اسناد زیادی برایمان واضح میشود؛ هم واضح است که بیان دین در جامعه ما ضعف دارد، چون گاهی از اوقات با یک گفتگوی کوتاه با یک فرد، او متقاعد میشود و میگوید «برداشت من از اسلام عوض شد» یا «برداشت من از انقلاب بهتر شد» معلوم میشود تا حالا مطلب را درست به او نرساندهاند. سبک بیان دین ایراد دارد و این تقصیر ما طلبهها است الان سبک بیان دین ایراد دارد و این تقصیر ما طلبهها است؛ ما باید حرف جدید برای مردم داشته باشیم البته نه حرف خارج از آیات و روایات! این حرفهای جدید از آیات و روایات قابل برداشت هست اما خیلیها به سراغ این مطالب نمیروند، و صرفاً از روی دست علمای پیشین میخوانند. علمای پیشین هم هرکدام مرد زمانه خود بودند متناسب با زمان خود برای مردم حرف میزدند. بعضیها کلاً با حرف جدید زدن مشکل دارند و فکر میکنند اصیل و صحیح عمل کردن یعنی حرف علماء پیشین را گفتن. عبور از سخنان علماء پیشین در صورتی که علماء پیشین به زمان خود پرداخته باشند، نه یک امر جایز، بلکه لازم است. ولی معنایش این نیست که از قرآن عبور کنیم، قرآن یک منبع جاودانه است. به فرموده امیرالمؤمنین مدام باید از قرآن استنطاق کنیم. (ذلِکَ الْقُرآن فَاسْتَنْطِقُوهُ ؛ نهجالبلاغه، خطبه 158) رسولخدا(ص) میفرماید وقتی فتنهها به شما هجوم آوردند سراغ قرآن بروید (فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ؛ کافی، ج2، ص598) باید به سرغ قرآن برویم و از قرآن بخواهیم که با ما حرف بزند و بگوید که این درد را چگونه باید درمان کنیم؟ عالمان دینی کارشان این است که از این منبع ثابت (یعنی قرآن) داروهای جدید بهرهبرداری میکنند. تاریخ اسلام و کلام اهلبیت هم همینطور است، البته ممکن است برخی از کلمات اهلبیت هم مال یک زمان خاص یا یک مخاطب خاص باشد که در زمان ما فایده زیادی بر آن مترتب نباشد، ولی غالب کلمات اهلبیت و عموم آیات قرآن مال همه زمانها هستند. به شرطی که در محضرش درس بگیری، از این خزانه غیب و سرچشمههای زلال، بهره بگیری و برای زمان خودت بیاوری.
گاهی یک استاد معارف در دانشگاه یا تلویزیون اصرار دارد حرفهای پنجاه سال پیش را بگوید! گاهی از اوقات ممکن است ببینیم یک استاد معارف در دانشگاه اصرار دارد حرفهای پنجاه سال پیش را درس بدهد. خب طبیعی است که آن دانشجو، بدش بیاید چون میفهمد که این حرف، به دردش نمیخورد. یا در تلویزیون میبینی یک عالم دینی دارد نصیحتی میکند که مال دوران قاجار است، اینها باعث میشود که مخاطب ما در دین، احساس کهنگی کند. درحالیکه در منابع دینی ما و در صدرش قرآن، حرفهای نو و تازهای هست که به درد این زمان میخورد اما کسی نرفته استنطاق بکند و اینها را از قرآن برداشت کند، درحالیکه به ما فرمودهاند در مشکلات و مسائل جدید به محضر قرآن بروید، قرآن از شما دریغ نمیکند. متناسب با زمان حرف زدن یعنی چه؟ گاهی از اوقات، ممکن است آدم در مقابل حرف باطل و هیمنه باطل مرعوب بشود و منفعل بشود، و بخواهد برای جذب همه، چرت و پرت بگوید، این غلط است. برای اینکه دل این و آن را راضی کند، بگوید که «اسلام هم همین حرف تو را میزند» و به صورت غلط این کار اجرا بشود. یک نمونهاش را عرض کنم؛ مجاهدین خلق، همین کار را کردند، آنها دیدند که مارکسیستها حرفهای پرجاذبهای دارند و درعین حال، نمیتوانستند از اعتقادات دینیشان هم دست بردارند، لذا آمدند اسلام را به حرفهای غلط مارکسیستها، تفسیر کردند و نتیجهاش شد یک دین التقاطی. در آن زمان، برخی از اهل علم یکدفعهای میگفتند اصلاً از همه کمونیستتر خودِ خدا است! خب این اشتباه است؛ کمونیستها مالکیت فردی را نفی کردند، شما از کجای اسلام، نفی مالکیت فردی را برداشت کردی؟ البته اینکه تبعیض نباشد و تفاوت طبقاتی شدید نباشد اسلام هم میگوید، بهترش را هم میگوید، راه بهتری هم دارد. معنای تناسب با زمان، انفعال در مقابل حرفهای باطل نیست هر انفعالی در مقابل زمان صحیح نیست، هر تصلبی در مقابل زمان هم غلط است. از هر مکتبی ممکن است یک حرفی داخلش باشد که از حرفهای اصیل است و ما باید بگوییم «مرحبا! بیا ما بهترش را میگوییم» هیچوقت هیچ مکتبی در دنیا نمیتواند قد علم بکند که همه حرفش باطل باشد؛ حتماً لابلایش چهارتا حرف درست هست که با حرفهای باطل، ترکیب کرده است و قوام سخن باطل به چهارتا حرف حقی است که داخلش هست. اینکه ما باید متناسب با زمان خودمان پیش برویم، معنایش انفعال در مقابل حرفهای باطل نیست، یعنی نباید گفت: چون الان همه دارند این را میگویند ما هم باید بگوییم! مرد زمانه خودت باش، متناسب با زمان خودت سخن بگو، یعنی با منطق جلو برو و حرفهای درست را غربال کن، ما که هراسی نداریم از اینکه کسی حرفی بزند، دین ما دین منطق و عقلانیت است، دین گفتگو و نقادی است، دین تفکر و آزاداندیشی است، در این کشور هم کسی که بیشتر از همه تأکید بر آزاداندیشی در حوزه و دانشگاه دارد و شخص رهبری است. این غلط است که بگوییم: از بس انسانها بد شدهاند، رهایی برای آنها اصل شده است! پس ما باید مرد زمان خودمان باشیم و متناسب با این زمان حرف بزنیم. حالا سؤال این است که الان چه زمانی است؟ بحث ما درباره رهایی بود، آزادی هم یکی از زیرمجموعههای رهایی است، چه شده است که انسانها درباره آزادی صحبت میکنند؟ تحلیل خودمان را در اینباره بگوییم، یعنی بگوییم چه شده که آزادی در جهان اینقدر مهم شده است. هم آزادی مهم شده و هم رهایی مهم شده است که یک مصداق رهایی هم در شهوترانی است، این تبدیل به یک مکتب بشری شده است مثلاً میگویند: چون همجنسبازی را دوست دارند، همجنسگرایی را قانونی میکنیم... از رهایی برداشتهای غلطی کردند که در واقع ضد رهایی شده است. رهایی هم در زندگی فردی، هم در سبک زندگی هم به عنوان یک امر اجتماعی، تبدیل شده است به اصل امروز جهان بشریت. چه شده که انسانها به اینجا رسیدهاند؟ آیا از بس بد شدهاند به اینجا رسیدهاند؟ نه؛ این تحلیل غلطی است. اگر کسی بگوید انسانها از بس بد شدهاند که به موضوع آزادی و رهایی پرداختند، این اشتباه است. شما داری درباره فطرت انسانها و خلقت خدا بیانصافی میکنی. هر انسانی که به دنیا میآید مفطور به فطرت الهی است، حتماً پشت سر این رهایی و آزادی که اینقدر برجسته شده، یک خصلتهای انسانیای وجود دارد، یک گرایشهای اصیل بشری وجود دارد. این یک تمایل اصیل است، هرچند دارد از آن سوءاستفاده میشود، هرچند دارند از آن، غلط برداشت میکنند و غلط استفاده میکنند. اینکه آزادی و رهایی برای بشریت مهم شده نتیجه طبیعی مدنیت و بزرگشدن جوامع بشری است اگر به دلیل شدت بد شدن انسانها نیست که به اینجا رسیدهاند، پس چه شده که انسانها به اینجا رسیدهاند؟ در قرنهای اخیر مدنیت رشد پیدا کرده، زندگیهای روستایی به زندگیهای شهری بیشتر گرایش پیدا کرده است. وقتی مدنیت و شهرنشینی رشد پیدا کرد انسانها طعم آزادی و رهایی را چشیدند و این مسئله فیلسوفان جامعه بشری را به فکر انداخت که آن را تئوریزه کنند و کمکم تبدیل شد به یک شعار. پس اصل اینکه آزادی و رهایی برای بشریت خیلی مهم بشود نتیجه طبیعی بزرگ شدن جوامع بشری است. مثلاً شما که میگویید در نهایت، تاریخ جهان بشریت به ظهور امام زمان منجر میشود، اصل این رهایی و آزادی به نوعی گام برداشتن به سوی ظهور حضرت است. پس نباید گفت که این شعار رهایی و آزادی عین کفر است! اینکه انسانها به این شعار توجه پیدا کردند به خاطر طبیعت تکامل بشر است، در زندگی روستایی، در زندگی محدود گذشته، در زندگی قبیلگی و در زندگیای که تعداد اندکی از انسانها میتوانستند دست به دست هم بدهند و قدرت پیدا بکنند، طبیعی است که ذهنشان زیاد سراغ آزادی نمیرفت، چون طعم آن را نچشیده بودند و آن را قابل تحقق نمیدانستند. الان انسانها دور هم جمع شدند و حساس شدند و گوشهایشان تیز شده است دارند شعار آزادی سر میدهند. ولی باید توجه کنند که امروز صهیونیستها دارند از این شعار سوءاستفاده میکنند؛ هم در بخش فرهنگ، هم در بخش زندگی اجتماعی و سیاسی. ولی اصلِ توجه به آزادی، نتیجه مدنیت است و چیز خوبی هم هست.
آزادی را باید تقویت کنیم یا کنترل کنیم؟ حالا ما باید با این مفهوم آزادی و رهایی چهکار کنیم؟ آیا باید آن را کنترل کنیم یا آن را تقویت کنیم؟ آیا باید رهایی و آزادی را محدود کنیم؛ هرچند به شیوه منطقی. روش برخورد دین چگونه است؟ آیا با آزادی و رهایی، باید آسیبشناسانه و محدودکننده برخورد کنیم، یا اینکه باید آن را تقویت کنیم؟ ما باید این مفهوم را تقویت کنیم، با تقویت کردن انگیزه رهایی و آزادی سوءاستفادهها از آزادی کم میشود. چرا خودت را مقابل آن نوجوانی قرار میدهی که تازه با مفهوم آزادی آشنا شده است و ترفندهای دشمن برای سوءاستفاده از مفهوم آزادی و رهایی را هم نمیداند، به او توضیح بده که اصل آزادی اینجا است... شهید صدر: آزادی در غرب یک حق است که میتوانی از آن بگذری اما در اسلام واجب است! کلمات شهید صدر در این زمینه سرآمد است، ایشان حدود پنجاه سال پیش، میفرماید: آزادی در اسلام فرقش با آزادی در غرب این است که آزادی در غرب یک حق است و میتوانی از آن بگذری، اما آزادی در اسلام واجب شرعی است و حق نداری از این آزادی کوتاه بیایی... ایشان با این حرف، هرکسی شعار آزادی میداد را جا گذاشت و گفت ما یک دینی داریم که رعایت آزادی را واجب کرده است، این یعنی ما باید آزادی را تقویت کنیم. برای اینکه جلوی سوءاستفاده از آزادی را بگیری باید تقویتش کنی. حتی رهایی در شهوات، رهایی از رنجها، رهایی از ظلم و... اسلام برای این رهایی یک پیشنهادهایی دارد، که انسان حیرت میکند! یک مثال کوچکش این است که گنهکارها در جامعه دینی باید از فشار روانیِ سرزنش مؤمنین و آبروریزی در امان باشند. حالا اسلام چگونه طرفدار گنهکارها میشود؟ مثلاً اینکه غیبت حرام است، به اندازه چهل تا گناه کبیره برایت حساب میکنند. یعنی اسلام به شما اجازه نمیدهد که با آبروریزی، یک گنهکار را وادار به ترک گناه کنی. حتی اگر بگویی: من آبروی گنهکار را پیش دیگران نمیبرم، اما پیش خودم که آبرویش رفته است. اسلام میگوید: صبر کن! هفتاد توجیه برای کار گناهش پیش خودت بیاور. البته اگر کسی بخواهد با هرزگی، شهر را بهم بریزد، برخورد با او فرق میکند. ولی اگر مخفیانه بخواهد هرزگی کند، خدا یک قوانینی خدا گذاشته است که تقریباً هیچکس نمیتواند هرزگی او را ثابت کند. برای او شرایطی ایجاد میکند که خودش برود آدم بشود، یعنی با آزادی و رهایی، آدم بشود. این طرح خیلی طرح زیبایی است. مرتبط: موضوع مطلب : آزادی, مفهوم رهایی جمعه 102 تیر 30 :: 11:8 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
حجتالاسلام پناهیان گفت: رهایی چیست؟ یک معنایش این است که فکرت آزاد باشد و کسی جلوی فهمت را نگرفته باشد. رهایی این است که بتوانی انتخاب کنی، نه اینکه برایت انتخاب کنند. رهایی یعنی قدرت داشته باشی و بتوانی اعمال قدرت کنی.
به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس، مراسم عزاداری شب اول محرم هیأت میثاق با شهدا با سخنرانی حجتالاسلام علیرضا پناهیان و مرثیهخوانی امیر عباسی و فرید بذرافشان در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در این مراسم درباره آخرین گام برای رسیدن به رهایی در تاریخ حیات بشر، به سخنرانی میپردازد. در ادامه گزیدهای از سومین جلسه این مبحث را میخوانید: انسان نباید از خواستههای اصیل خودش کوتاه بیاید یکی از اشکالات بزرگی که انسانها در متن زندگی پیدا میکنند این است که به خواستههای خودشان اهمیت نمیدهند؛ اولاً دقت نمیکنند چه میخواهند، ثانیاً بر آن چیزی که میخواهند اصرار ندارند، ثالثاً بهطور کامل نمیخواهند، این یک ایراد بزرگ برای انسان است. خیلیها تصور میکنند دین آمده است با دلبخواهیهای انسان بهصورت مطلق مقابله کند! اصلاً اینطور نیست؛ دین آمده است که پیشنهاد و دستور بدهد تا انسان با دلبخواهیهای بیارزش خودش مخالفت بکند و الا دلبخواهیهای اصیل را اولاً آدم باید دریابد که من چه میخواهم، ثانیاً باید آنها را بهطور کامل بخواهد و بعد هم باید برای رسیدن به خواسته خودش اصرار داشته باشد. ابلیس در این عملیات که نمیگذارد ما خواستههای اصیل و عمیق خودمان را بفهمیم خیلی موفق است، بهحدی که از خواستههای خود صرفنظر میکنیم و میگوییم «حالا نشد هم نشد» و فکر میکنیم اگر برّهوار زندگی کنیم آدمهای انعطافپذیر، قانع و خوبی شدهایم. اگر به علت غضب خداوند متعال بر انسانها دقت کنیم و اگر بتوانیم به تصویر بکشیم که بد شدن، برده شدن و برّه شدن چه مراحلی دارد، دقیقاً میبینیم که داستان این است که انسان از خواستههای خودش کوتاه میآید. در اینباره تربیت، نقش خیلی مهمی دارد، پدر و مادر باید خیلی دقیق رفتار کنند تا فرزندشان کسی نباشد که از خواستههای خودش چشمپوشی کند. چرا از خواستههای خودت چشمپوشی میکنی؟ دقت کن چه میخواهی، بعد کاملش را بخواه، بعد هم اصرار بورز. تربیتی که از انسان میخواهد خواستههای خود را کنار بگذارد، تربیت درستی نیست این رویه درستی نیست که انسان بهصورت مطلق همه خواستههای خودش را کنار بگذارد. الان روال تربیتی اینطور شده است. در علوم تربیتی مطالب فراوانی وجود دارد که چنین توصیههایی دارند، میخواهند همه را به ربات و کبریت بیخطر تبدیل کنند، میخواهند همه را ناخواسته به برّه و طبیعتاً برده تبدیل کنند. اصلاً عقل جهان ما و دانش بشری هنوز به این سطح و اندازه و بلندنظری نرسیده که با انسان برخوردِ وزینِ کریمانه شایسته کند. چرا تو از خواستهات کوتاه میآیی؟ چرا کم میخواهی؟ چرا دقت نمیکنی ببینی چه میخواهی؟ مسئله ما با انسانها این است. در مسجد دارند چه کار میکنند؟ در هیئت دارند با انسانها چگونه برخورد میکنند؟ قرآن انسانها را چگونه تربیت میکند؟ دین از انسانها چه میخواهد؟ به خدا دل انسان درد میگیرد. میگویند این نظام اسلامی است و به دست دین و آخوندها و حاکمیت دینی دارد اداره میشود. بله؛ تا یک حدی اینطور است ولی غریبترین عنصر، خود اسلام است، از بس سر و صداهای غلط و ناصواب بلند است، از بس سر و صداهای اتهام به دین بلند است.
دین به انسان میگوید: ببین خواستههایت چیست و آنها را بخواه برداشت اکثر مردم از دین غلط است، هرجایش را میخواهیم درست کنیم، یک جای دیگرش غلط است؛ و الا نباید اینهمه دینگریزی وجود داشته باشد. این حرف که «ببین خواستههایت چیست و آنها را بخواه» برای کدام آدم لاابالی و هرزه جذابیت ندارد؟ برای کدام آدم دینگریز و دینستیز که شاید خیلی از آنها دچار سوءتفاهم شدهاند، جذابیت ندارد؟ برای کدام آدم مذهبی ضعیف جذابیت ندارد؟ دین از تو چه میخواهد؟ میگوید دقت کن ببین چه میخواهی؟ آیا فهمیدهای که چه میخواهی؟ اصلاً انسان به خودش نگاه نمیکند، قرآن میفرماید یکی از مجازاتهای خدا همین است که انسان خودش را نبیند (نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُم؛ حشر،19). خودخواهی چیز بدی نیست؛ اگر خودخواه نباشیم بهشت و جهنم به چه درد ما میخورد؟ برخی از مطالب نادرست که در ادبیات دینی اخلاقی رایج شده است جنگ را مغلوبه میکند؛ مثلاً گفته میشود: خودبینی بد است، خودخواهی بد است، فرصتطلبی بد است، ... این کلمات از کجا بین ما رواج پیدا کرده است؟ درحالیکه قرآن میفرماید همه اینها خوب است، چرا فرصتطلب نباشیم!؟ مگر أمیرالمؤمنین(ع) نمیفرماید: «الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَیْر» (نهج البلاغه، حکمت21) خودت را فراموش نکن، خودت را ببین. اگر ما خودخواه نباشیم پس بهشت و جهنم به چه درد ما میخورد؟ بدبختی ما این است که خودخواه نیستیم، هرچه به ما از بهشت و جهنم میگویند، توجه نمیکنیم. شیطان کاری کرده است که انسان خودش را نبیند. میگوید: من نمیدانم چه میخواهم؟ چرا؟ برای اینکه به تو آموزش ندادهاند که تو ببینی چه میخواهی؟ به تو کمک نکردهاند که خودت را دقیق ببینی. بعضیها میگویند: حالا ما یک چیزی بخواهیم، مگر به ما میدهند؟ با این حرف معلوم میشود که دنیا خرابشان کرده و الا انسانی که خدا آفریده است طبیعتاً «لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدیدٌ» (عادیات،8) است، با ما چه کار کردند که اینطور نیستیم؟! مراقبت کنید در این سه تا بدبختی گیر نکرده باشیم، یعنی بدانیم چه میخواهیم، و بر آن چیزی که میخواهیم اصرار کنیم و آن را بهطور کامل بخواهیم. یکی از چیزهایی که باید آن را کامل بخواهیم «رهایی» است. مسئله اول این است که ما واقعاً رهایی را بخواهیم؛ مخصوصاً رهایی از ترس! یکی از چیزهایی که باید آن را کامل و مطلق بخواهیم «رهایی» است. مشکل این است که ما زیاد رهایی نمیخواهیم. با انسانی که رهایی نمیخواهد و رهایی برایش مهم نیست، چه باید کرد؟! مگر اینکه اینقدر زیر چرخدندههای ظلم و بدبختی و فقر و درد، دست و پا بزند تا بگوید رهایی کجایی؟ مسئله اول ما این است که ما واقعاً رهایی را بخواهیم؛ مخصوصاً رهایی از ترس. خدا در قرآن رهایی را ترجمه میکند و پانزده مرتبه به عبارتهای مختلف این مطلب را بیان فرموده است. یکی از عبارتهای تکراری قرآن این است «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی هستند که نه ترسی دارند و نه غمی دارند، از گذشته هیچ غمی ندارند، نسبت به آینده هم هیچ ترسی ندارند، نسبت به اطرافشان هم هیچ ترسی ندارند، چون میدانند کسی غلطی نمیتواند بکند. خدا میخواهد انسان را به این حد از رهایی برساند، چه کسی حاضر است به این حد برسد؟ اکثر انسانها میگویند: نمیخواهد آنقدر هم نترسیم... اگر یککمی بترسیم عیبی ندارد. با این بشر چه کنیم که رهایی از ترس را نمیخواهد و میگوید من دارم با ترسها و غصههایم زندگی میکنم و اموراتم به همین صورت دارد میگذرد، بر اساس غصههایم ترانه انتخاب کردم. این ترانهها روضه غصههای من است، من دارم زیر این نالهها کیف میکنم. نترسید؛ هرکسی رهایی خواست زود بیدین نمیشود! انسانی را که از غمش لذت میبرد چطور میتوان تکان داد؟! مثلاً از غم شکست عشقی، کیف میکند. برای کسی که این شکست عشقی را برایش زمزمه میکند، سوت و کف میزند. در جلسه اول عرض کردم مشکل ما محدود کردن آزادیخواهی و آسیبشناسانه برخورد کردن با رهایی-که شامل آزادی اجتماعی هم میشود- نیست، مشکل ما این است که رهایی آنقدر هم مشتری ندارد و کسی رهایی را نمیخواهد که بپرسیم دین چگونه رهاییخواهی را محدود میکند؟ تو آنچنان هم رها نیستی. نترسید هرکسی رهایی خواست زود بیدین نمیشود. مشکل این است که رهایی زیاد طرفدار ندارد! مردم اصلاً با علاقه میروند در ادارات استخدام میشوند، سر و دست میشکنند که عضو هیئت علمی یا کارمند علمی بشوند، نمیدانند که اگر کارمند بشوند یا اداری بشوند، نصف خلاقیت آنها از بین میرود. من رهایی میخواهم! چرا میخواهی من را استخدام کنی؟ من نمیخواهم استخدام بشوم. دنیازدگی موجب میشود انسان زیاد دنبال رهایی نباشد دنیا با آدم کاری میکند که زیاد نبال رهایی نباشد! دنیا یعنی دنی و پست؛ یعنی جایی که پست است، همت آدم را هم پست میکند، دنیا اثرش روی آدم این است. اینکه میگویند «دنیازده شدی» یک معنایش این است که دیگر بلندهمت نیستی. مثلاً چه کسی دنبال طیالارض است؟ چه کسی آگاهی از عالم برزخ را میخواهد؟ چه کسی دیدن و گفتگو با امام زمان(ع) را میخواهد؟ چه کسی خبر داشتن از خدا را میخواهد؟ چه کسی دنبال حقایق پشت پرده عالم است؟ چه کسی دنبال قدرتی است که بر قوانین فیزیک و شیمی غلبه پیدا بکند؟ چه کسی دنبال این است که عالم را تغییر بدهد؟ میگویی: دارند تو را تغییر میدهند. میگوید: خب تغییر بدهند! میگویی: دارند ادارهات میکنند! میگوید: بگذار ادارهام کنند. اصلاً کی دنبال رهایی است؟! بله در زمینه پولدار شدن، یک تقاضاهایی هست، آن هم تحت خیلی از فشارها. مثلاً تو اگر واقعاً میخواستی پولدار بشوی نمیرفتی کارمند بشوی. چون طبق روایات، کارمند شدن و به استخدام دیگران در آمدن، رزقت را کم میکند. خدا به تو میگوید: میخواستی این پول بخور نمیر از دستت نرود؟ خُب تو را به همان واگذار میکنم. فکر کردی من نمیتوانستم تو را به جایی برسانم؟ ما میخواهیم در مورد رهایی صحبت کنیم، بعضیها فکر میکنند ما میخواهیم خودمان را همنوا کنیم با این رهاییطلبهایی که در زمینه حجاب و این چیزها دنبال رهایی هستند. ما مسئله جامعهمان این است که کسی رهاییطلب نیست؛ یعنی کسی رهایی مطلق را نمیخواهد. شاید برخی بپرسند: چرا شما میگویی که دنبال خواستههای خود بروید؟ خیلیها هستند که خواستههای بدی دارند... خواسته بد مثلاً چیست؟ مثلاً بعضیها شهوتران هستند. خُب اگر کسی واقعاً همه شهوت را بخواهد و بر قدرت شهوانی خودش اصرار داشته باشد باید تمام دستورات دین را پیاده کند، اولش این است که نگاه حرام نکند و الا شهوتش ضعیف میشود. مسئله این است که شهوتطلب هم به معنای واقعی نداریم!
چون نمیخواهی عالم را نجات بدهی در نجات مملکت خودت هم ماندهای! کم خواستن بد است. مسئله این است که اصلاً چه کسی دنبال رهایی مطلق است؟ دنبال قدرتهای بالای بشری است؟ دنبال قدرت تصرف در عالم است؟ اگر ما این خواستهها را نداریم، معنایش این است که روی ما کار شده و ما خراب شدهایم. در معنویات که چیزی نمیخواهیم حتی در مادیات هم خواستههای ما محدود است. انگار روی مغز ایرانیها کار کردند تا به خواستههای کم قانع باشند. چه کسانی این کار را کردند؟ آنهایی که میگویند: ما فقط میخواهیم ایران را آباد کنیم، به همه جهان چهکار داریم؟! نه، ما میخواهیم جهان را آباد کنیم، ما این قدرت را داریم، وعدهاش به ما داده شده است و روایاتش را داریم، این هوس را در دل ما انداختهاند؛ ما فرماندهان روی زمین خواهیم شد، اما بعضیها روی مغز ما کار کردند که دیگر چنین تقاضایی نداریم که بخواهیم عالم را نجات بدهیم. البته نه اینکه بخواهیم تسلط پیدا بکنیم و فرعون عالم بشویم، نه؛ میخواهیم عالم را نجات بدهیم. چون نمیخواهی عالم را نجات بدهی در نجات مملکت خودت هم ماندهای. «همت بلند دار که مردان روزگار؛ با همت بلند به جایی رسیدهاند» انسان با اراده خودش، حتی بدون خداپرستی و مثلاً شبیه یک مرتاض هندی، میتواند قطار در حال حرکت را با نگاه و چشم خودش نگه دارد، او هنوز به خدا وصل نشده چنین قدرتی دارد، حالا اگر به خدا وصل بشود، چهکار میتواند بکند! پس چرا اولیاء خدا که اینقدر قدرت داشتند، خیلی زمین و آسمان را بهم نریختند؟ آنها چون عقل دارند، بازی را بهم نمیزنند و خرابکاری نمیکنند. چون میدانند که بازیگردان عالم خداست و خداوند با حکمتش دارد این عالم را اداره میکند. رهایی یک تمنایی است که باید در دل ما ایجاد بشود، چون ما معمولاً به زندگی بردهوار عادت کردهایم. پدر و مادرها خیلی از اوقات ترجیح میدهند که فرزندشان برهوار زندگی کند ولی گاز نگیرد و لگد نزند. تو میخواهی فرزندت گرگ نباشد چرا او را برّه بارمیآوری؟ چرا میگویی «آهسته برو آهسته بیا که تو را گاز نگیرند، پاچهات را نگیرند» این خیلی زشت است، بگذار آدم باشد؛ نه گرگ باشد نه برّه. رهایی یعنی قدرت داشته باشی و بتوانی اعمال قدرت بکنی ما میخواهیم در این جلسات گام آخر رهایی را بگوییم، برای اینکه آخرین گام رهایی را بگوییم، مجبور هستیم کمی هم درباره گامهای اولیه رهایی باهمدیگر صحبت کنیم، اما قبلش باید بدانیم که اصلاً رهایی چیست؟ رهایی این است که قدرت داشته باشی و بتوانی قدرتت را اعمال کنی. رهایی این است که فکرت به هرکجا لازم بود بتواند برسد، فکرت آزاد باشد، فهمت آزاد باشد، کسی جلوی فهمت را نگرفته باشد. رهایی این است که بتوانی در عالم تأثیر بگذاری، چه کسی در عالم قدرت دارد؟ خداوند متعال! خدایا میشود ما هم پیش شما باشیم و باهم جهان را اداره کنیم؟ میفرماید: بله! رهایی این است که قدرت داشته باشی و بتوانی اعمال قدرت بکنی. رهایی یعنی بتوانی انتخاب کنی، نه اینکه برایت انتخاب کنند رهایی این است که بتوانی انتخاب بکنی، نه اینکه برایت انتخاب کنند. رهایی در مرحله اندیشه عالیترین فهمی است که نیاز داری. رهایی یعنی اینکه از قوانین عالم طبیعت رها باشیم. مثلاً شاگر آقای قاضی، آهن گداخته را با دستش برمیداشت و آتش او را نمیسوزاند. زمین جاذبه دارد اما برای بعضیها این جاذبه اثری ندارد. رهایی یعنی رسیدن به این قدرتها. دائره رهایی در دین ما بسیار گسترده است، از خدا بخواهیم که ما را از همه اسارتها رها کند. خدا دوست ندارد ما اسیر کسی یا چیزی باشیم. مثلاً اگر پیش یک ثروتمند بخاطر ثروتش، صدایت را نازک کنی و کرنش کنی، خدا غضب میکند، میگوید تو چرا از این ثروتمند، حساب بردی؟ چرا از یک مدیر کل حساب بردی؟ امیرالمؤمنین علیبنابیطالب(ع) اینقدر رها بود که حتی دنبال این نبود که چند تا یار برای خودش نگه دارد و یک باندی درست بکند تا بعد از رسولخدا(ص) اینها از او طرفداری کنند و کارهایش را جلو ببرند. ایشان به فکر نگهداشتن رفیق و همراه برای آینده نبود لذا تقریباً هیچکسی برایش نماند. حتی برای حسینش هم کسی نماند که وقتی حسین(ع) به کوفه میرود، از او حمایت کنند... مرتبط:
موضوع مطلب : آزادی, رهایی جمعه 102 تیر 30 :: 5:53 عصر :: نویسنده : علیرضا احسانی نیا
مدیرعامل خانه سینما قاضی را متهم به انتشار متن حکم میکند؛ اما این اظهارنظر برومند و سنجش صحت اظهارات ایشان میتواند دستمایه یک تعقیب قضایی دیگر شود. به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از مشرق - مراسم تشییع پیکر «رضا حداد» کارگردان تئاتر کشورمان یکشنبه 31 اردیبهشت ماه با حضور هنرمندان عرصه سینما و تئاتر در محوطه اصلی خانه هنرمندان برگزار شد و شماری از هنرمندان در این مراسم با پوششی غیرمتعارف حضور پیدا کردند.
در گزارش تصویری این مراسم عکسهایی از آزاده صمدی توسط کانالها و صفحات اینستاگرامی فعال در حوزه سینما در ابعاد وسیعی منتشر شد. چند روز بعد قوه قضاییه ایران در بیانیهای اعلام کرد که «در پی کشف حجاب خانم آزاده صمدی در مراسم تشییع پیکر یکی از هنرمندان، پس از اخذ دفاعیات متهم و اظهارات وکیل ایشان، به دلیل جریحه دار کردن اخلاق و عفت عمومی از طریق کشف حجاب، بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه برای متهم قرار جلب به دادرسی صادر کرد.» این اتفاق در حالی رخ داد که سریال «رهایمکن» فیلیمو با حضور این بازیگر به صورت هفتگی منتشر میشد. با این حال با اینکه نشر احکام اولیه دادگاه از سوی هر شخصیت حقیقی و حقوقی خلاف روندهای قانونی محسوب میشود، حکم بدوی به سرعت در میان کانالهای پربازدید نشر داده شد.
در این حکم شش ماه استفاده از فضای مجازی برای این بازیگر ممنوع شده است و در ادامه اشاره شده که این بازیگر باید به مراکز روانشناسی برای مداوای بیماری ضد اجتماعی خود مراجعه کند و در نهایت گواهی سلامت خود را به مرجع قضایی ارائه دهد. انتشار حکم بدوی که در مراحل بعدی دادگاه امکان و احتمال داشت دستخوش تغییر شود، تبدیل به یک مهلکه دوقطبیساز امنیتی شد. بررسیهای اولیه نشان میدهد که انتشار این حکم توسط فردی با دسترسی رسانهای بالا صورت پذیرفته که کنشهای رسانهای ماههای اخیر وی در تنشآفرینی اجتماعی تاثیراتی جدی داشته است. طبیعی است که در قدم نخست اظهارات وکیل صمدی نشان میدهد حتی بازیگر محکوم نیز تمایلی به انتشار این حکم نداشته، اما انتشار این حکم در کانالهای پربازدید، زمینه بررسیهای امنیتی را تشدید میکند. حسن آقاخانی وکیل دادگستری و یکی از وکلای پرونده آزاده صمدی گفت: درخصوص رای دادگاه سرکار خانم صمدی، ابتدا باید اعلام نمایم، هم موکل و هم وکلای ایشان سرکار خانم مریم کیان ارثی و اینجانب تاکید بر عدمانتشار عمومی دادنامه داشتیم. اما در کمال تعجب رای صادره در فضای مجازی منتشر شد.
با این حال توییت مهدی کشتدار {سردبیر خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضائیه} به نقل معاون اول قوه قضائیه، نتیجههای مندرج در این گزارش را اثبات میکند. این اظهارنظر نشان میدهد که احتمال تغییر و لغو این حکم در مراحل بعدی دادرسی در مرحله تجدیدنظر کم نیست، چون بر اساس مستندات و دفاعیه بازیگر مذکور او با همان پوششی که در سریال «رهایم کن» ایفای نقش کرده در مراسم تشییع حداد حضور داشته است. آتش بیاران، شعله این معرکه را روشن کردند ماجراجوییها درباره این حکم فروکش میکرد اگر کانالهای پربیینده آنرا برای نشر انتخاب نمیکردند و برخی رسانهها با تیترهای دشمنپسند به آن دامن نمیزدند.البته این تهاجم رسانهای در میان اقشار انقلابی- حاکمیتی با انتقادات گستردهای مواجه شد. رسانهای که محتواهای فرهنگیاش هیچ ارتباطی به سوگیریهای سیاسیاش ندارد و با ستایش از جشنواره کن و محتوای تولید شده در پلتفرمها رویکرد متناقضی را دنبال میکند، بر آتش تنشها دامن زد. در چنین رسانههایی واکنشهای صنفی و سریالی سینماگران در لیست محاسبات قرار ندارد. کانون کارگردان سینمای ایران که مدتهاست بیانیهای را منتشر نکرده با انتشار این حکم در همکاری مشترک با اتحادیه تهیه کنندگان سینمای ایران به حکم صادره اعتراض کردند و آن را توهین به شعور اهالی سینماست قلمداد کردند. در ابتدای این متن دو انجمن صنفی نوشتهاند تمامقد در کنار بازیگران زن سینمای ایران ایستادیم و به تمام حکمها معترضیم» بیانیه صادر کردند.
درباره بخش نخست این بیانیه باید اشاره کرد این دو صنف مهجور که اغلب بیانیههای آنان طعم و بوی سیاسی دارد هیچگاه در کنار هیچ سینماگری نایستادهاند. تصویر بالا مصاحبه اخیر پژمان بازغی با فریدون جیرانی است که صراحتا اعلام کرده که 85 درصد بازیگران سینمای ایران بیکار هستند. به هر حال بخشی از بیکاری 85 درصدی میان اهالی سینما نشات گرفته از تصمیمات اعضای این دو اتحادیه صنفی است. در بخش دیگری متن این بیانیه آمده:
انگار عدهای دوست دارند با چنین حکمهایی راه هرگونه گفتمانی را ببندند و از جمهوری عبور کنند. ما امیدواریم با درایتی که در رییس قوه قضاییه هست هر چه زودتر جلوی این حکم گرفته شود و بابت توهینی که خصوصا در بند آخر به درک اهالی سینما شده عذرخواهی شود و نگذارند بازیگران زن سینمای ایران که همگی در شکلگیری سینمای سالم و پرافتخار ایران نقش داشتهاند، اینگونه شأن و شخصیتشان خدشهدار شود. در تحلیل روشهای سیاسی این دو صنف باید اشاره کرد، این دو صنف در تقسیم کار برای بازیگران سینمای ایران هیچ کنش سودمندانهای در سالهای اخیر نداشتهاند. بسیاری از بازیگران سینمای ایران پس از شروع پاندمی تا دوران فعلی، به دلیل فقر مالی شدید دارفانی وداع گفتهاند، اما اصناف سینمایی همچنان به دنبال گروکشیهای سیاسی خود هستند. همزمان با واکنش این دو نهاد صنفی انجمن صنفی بازیگران به حکم صادره برای آزاده صمدی اعتراض کرد.بیانیه هیئت مدیره ای انجمن به شرح زیر است: سینما و تئاتر از شاخصه های فرهنگی هر کشور بوده و تخریب اهالی هنر نتیجه ای جز برهم خوردن امنیت روانی جامعه ندارد. با توجه به انتشار حکم صادره برای خانم آزاده صمدی که بسیار عجیب،حیرت آور و بخش هایی از آن تحقیرآمیز بوده است و چون در این حکم،ایشان مشمول ممنوعیت ازکار بازیگری،خروج از کشور و حتی استفاده از فضاهای مجازی،ارتباطی و مخابراتی نیز گردیده اند، این انجمن بنابر وظیفه صنفی حمایت از فعالیت های شغلی و پیگیری در احقاق حقوق حرفه ای اعضای خود،اعتراض بسیار شدید نسبت به صدور این حکم را اعلام می نماید. نکتهای که انجمن صنفی بازیگران از آن غافل است که امنیت روانی جامعه تحتالشعاع چهرههایی است که عنوان سلبریتی - بازیگر را یدک میکشند. در این بخشی از عباراتی که انجمن خود را موظف به حمایتهای شغلی و حقوق حرفهی از اعضای خد را درج کرده باید این نکته توجه داشت این نهاد صنفی دارای ویژگیهای قانونی نیست که بتواند عبارت احقاق حقوق را به کار ببرد و تمامی این تلاشهای برای خودنمایی در افکار عمومی و نشان دادن سطح مواجه است.
مدیرعامل تازه خانه سینما،مرضیه برومند نیز در مصاحبه با اعتماد آنلاین درباره این حکم میگوید: نظر من این حکم اصلا حکم قضایی نیست ، انگار که نقشه ای در راه است ، دست هایی در کار است که نمی خواهد آرامش به سینما برگردد.کسی که این حکم را داده یا امثال کسانی که اینجور حکم ها را صادر می کنند با آرامش جامعه مخالف هستند. میخواهند همه چیز را به هم بریزند و بی ثباتی ایجاد کنند.نمی دانم باچه هدفی اما متاسفانه دودش نه تنها به چشم سینما بلکه غیر مستقیم به چشم دولت و مسئولین و کسانی که مسئول اداره کشور هستند هم می رود. و با ادامه اینطور رفتارها متاسفانه روزهای بسیار بحرانی در پیش خواهیم داشت. نکته جالب این است که این جناب قاضی نه تنها حکم جالب و سرگرم کننده صادر کردند، بلکه خودشان اقدام به انتشار حکم هم کردند و می خواستند رسانه ای شود ، مشهود است که هدف چیست. . به نظر می آید ایشان هم از سندروم دیده شدن و علاقه به شهرت رنج می برند. برخلاف نظر سرکارخانم برومند، باید به این موضوع توجه داشت افرادی با آرامش جامعه مخالف هستند که قوانین رسمی کشور را نادیده میگیرند. بینظمی و بیثباتی از جایی آغاز میشود که بازیگران زن سینما، تئاتر و تلویزیون تصور میکنند، حضور با پوشش غیرمتعارف میتواند در یکدستسازی جامعه تاثیر داشته باشد. در حالیکه مسئله پوشش بازیگران به بحرانی دوقطبی شدن اجتماعی دامن میزند و به احکامی از این دست منجر میشود. برومند در بخش دیگری از این متن قاضی را متهم به انتشار متن حکم میکند و این اظهارنظر برومند و سنجش صحت اظهارات ایشان میتواند دستمایه یک تعقیب قضایی ثانی شود. اگر برومند مدافع حقوق صنفی اعضای خانه سینماست، بهتر است که به مشکلات صنفی 5000 از اعضای اصناف مختلف بپردازد که طی 14 سال اخیر از کوچکترین مزایایی ممکنه بهرهمند نبودهاند. تمرکز بروی حکم بازیگری که بهرهمند از حضور در آثار نمایشی پلتفرمهای فعال است، معنای غیر از فعالیت سیاسی نخواهد داشت.
موضوع مطلب : بازیگر سابق آزاده صمدی پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||