سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
فرزانگان امیدوار
علیرضااحسانی نیا
یکشنبه 102 بهمن 29 :: 7:39 عصر ::  نویسنده : علیرضا احسانی نیا
سعدالله زارعی

آنها برای "ترور کارآمدی" حاضرند با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام قرار داشته باشد، ائتلاف کنند. "سعدالله زارعی" معتقد است باید لزوماً نفوذی اتفاق افتاده باشد.

به گزارش فرزانکان امیدوار به نقل از مشرق _ دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل سیاسی و استراتژیک، طی یادداشتی که مشرق آنرا منتشر کرده است در اشاره به انتخابات پیش رو نوشت: خط آشوب در شرایط فعلی در دو شکل قابل تصور است؛ یکی آشوبناک کردن صحنه به شکلی که رأی دادن برای مخاطب بی‌فایده دیده شود و دیگری ایجاد بدبینی نسبت به جریانات و یا شخصیت‌هایی که در نظر مردم کارآمده دیده می‌شوند.

او سپس درباره "بدبین‌سازی نسبت به کارآمدان" تصریح می‌کند:

"یک جنبه دیگر از آشوبناک کردن صحنه، سلب اعتماد از افراد و یا نهادهایی است که مردم آنان را کارآمد دانسته و به آنان امید بسته‌اند. میدان جنگ را در نظر بگیریم، یکی از مهم‌ترین راهبردهای دشمن، فاقد توانایی و صلاحیت نشان دادن فرماندهان میدان طرف مقابل است. اگر دشمن بتواند باور نیروهای نظامی نسبت به فرمانده خود را متزلزل کند، با هزینه بسیار کم می‌تواند صحنه را به نفع خود رقم بزند. در صحنه سیاسی هم همین‌طور است.

در جامعه افرادی شناخته شده وجود دارند که مردم آنان را تجربه کرده و به توانایی‌ها و صلاحیت‌های آنان در بهبود شرایط کشور باور دارند. وقتی این افراد وارد صحنه انتخابات می‌شوند، مردم با اعتماد به توانمندی‌ها و صلاحیت‌های این افراد، به کسان کمتر شناخته شده‌ قرار گرفته در یک لیست هم رأی می‌دهند و خیالشان آسوده است که «این مجموعه» می‌تواند در بهبود شرایط آنان تأثیر قابل توجهی داشته باشد. حالا اگر دشمن بخواهد این نقطه قوت را از کشور بگیرد، باید چه کار کند؟ غیر از اینکه افراد شاخص خدوم که به لحاظ ده‌ها سال ایفای درست مسئولیت‌های مختلف، مورد اعتماد مردم بوده‌اند را زیر فشار تبلیغاتی گرفته و بدنام نمایند راه دیگری وجود دارد؟ "

خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان/ وقوع نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات

این کارشناس مسائل سیاسی در توضیح فرایند ملکوک‌کردن حیثیت افراد کارآمد و باهنران می‌افزاید: اگر دشمن بتواند توده‌های مردم را در خصوص چهره‌های شناخته شده به تردید بکشاند، به طریق اولی جایی برای اعتماد مردم به افراد کمتر شناخته شده و جوان باقی نمی‌ماند. بنابراین حاصل چنین وضعیتی رویگردانی مردم از یک فرد یا یک لیست نیست، رویگردانی از اصل شرکت در انتخابات است. این نتیجه قطعی و طبیعی آشوبناک کردن صحنه با انگ زدن به شخصیت‌های مؤثر است. آیا بارها تجربه نکرده‌ایم که در آستانه هر انتخابات، دایره اتهام‌پراکنی، پرونده‌سازی و افشاگری علیه چهره‌های مؤثر در انتخابات فزونی می‌گیرد و رسانه‌های مختلف خارجی و داخلی به تنور این شراره‌پراکنی‌ها تبدیل می‌شوند و به همدیگر پاس گل می‌دهند؟

زارعی با بیان اینکه آن رقابت سیاسی که خروجی آن کاهش مشارکت باشد، بازی در زمین نظام نیست تصریح می‌کند: در اینجا ممکن است بگوییم افرادی هستند که به دلیل فقدان بصیرت سیاسی و علایق شخصی، دچار انحراف و افراط شده و کارکردی مشارکت‌ستیز پیدا می‌کنند و حد مسئله همین است. اما وقتی این آشوبناک کردن صحنه انتخابات در آستانه برگزاری، از سوی افرادی دنبال می‌شود که چهره‌هایی شناخته شده‌اند و در صحنه‌های سیاسی مختلف حضور داشته‌اند، صورت می‌گیرد، موضوع متفاوت می‌شود. اینجا باید لزوماً نفوذی اتفاق افتاده باشد.

او در تشریح این نفوذی‌ها می‌نویسد:

"بدون استثنا به افرادی می‌رسیم که علی‌رغم ظاهر فریبنده، هیچ اعتقادی به گفتمان مذهبی انقلابی ندارند، دریده‌گو و در بیان نظر راجع به افراد بی‌پروا هستند، از نظر مالی به‌شدت آلوده‌اند و سر در ده‌ها آخور و رانت دارند، با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام - در اینجا افزایش مشارکت - قرار داشته باشد، ائتلاف می‌کنند، نسبت به روحانیت و نهادهای انقلابی اعتقادی ندارند، هر چند با تدلیس در طول سال‌ها از منابع آنها به صورت مالی یا معنوی ارتزاق کرده‌اند. این نیروهای «پروژه‌بگیر» در آستانه هر تحول بزرگ جامعه انقلابی ایران، به پروژه‌های دشمنان خارجی وصل می‌شوند و به خط تخریب می‌پیوندند.

باید از اینها برحذر بود و برحذر داشت."[1]

خط آشوب به دنبال بی‌حیثیت‌سازی کارآمدان/ وقوع نفوذ پروژه‌بگیرها در پیشاانتخابات

*نوشته و اشارت‌های آقای زارعی مصادیق محرزی دارد که ما قضاوت درباره آنها را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم.

سمت و سوی این مصادیق را البته به راحتی می‌توان دید یا جستجو کرد. آنجا که اینان لوله تفنگ‌های خود را به سمت کارآمدان و رجال معدود صاحب کارنامه گرفته‌اند.

در گفتمان برخی از این ظاهرالصلاح‌های مدعی ارتباط با غیب و بصیرت که به قول آقای زارعی پروژه‌بگیر هستند و ظاهرالصلاح و بی‌پروا و دریده‌گو نسبت مقامات کشور؛ هرکجا کارآمدی باشد باید به آن حمله کرد. خواه قاسم سلیمانی، خواه آملی لاریجانی و خواه محمدباقر قالیباف!

رجال بدکارنامه و ایضا سخنرانان پر اشتباهی که سال‌هاست بر گرده عقاید مذهبی مردم نشسته‌اند و به بهانه همین عقاید از مردم و نهادهای انقلابی پول می‌گیرند و همکاری برخی‌شان با پروژه منافقین در هک اطلاعات مالی مجلس دوازدهم نشان داد همانطور که دکتر زارعی می‌گوید، حاضرند با هر فرد و جریانی که در مقابل منویات نظام قرار داشته باشد، ائتلاف کنند. بماند که آلت‌دستی آنها برای منافقین در "ترور کارآمدی" است.

جالب است که برخی از اینان در سمت ناکارآمدی و شهوات حتی حاضرند کسی مثل "تتلو" را بر صدر بنشانند اما به فضای کارآمدی و خدمت به مردم که می‌رسد عبوس می‌شوند و فقط به دنبال ایرادات جزئی و اطلاعات مخدوش می‌گردند.

جامعه و دستگاه امنیتی باید بداند که خطر این "تروریست‌های کارآمدی" بیش از خطر کاهش مشارکت است.

چه اینکه مجلس آینده بالاخره با هر میزان مشارکتی تشکیل خواهد شد. اما رأی نیاوردن رجال کارآمد و قهر مردم با کارآمدانی که معصوم نیستند اما خطاهای درشتی هم ندارند؛ اثرات سوئی بر معیشت و اقتصاد و زندگی مردم خواهد گذاشت. و این معجزه نفوذ است!

جامعه نباید به سمت مصاف با عقل حرکت کند و خواص و دستگاه‌های امنیتی وظایف سترگی در این زمینه دارند.

 




موضوع مطلب : فرزانگان امیدوار, علیرضااحسانی نیا, زارعی, کارآمدان, اصلاحات, اصلاح طلبان

بعید به نظر می‌رسد جبهه اصلاحات از محکومیت پیشین منصوری و احتمال بالای عدم تایید صلاحیت او، بی‌اطلاع بوده باشد؛ چرا اصلاح‌طلبان، آذر منصوری را به عنوان رئیس این جبهه انتخاب کردند؟

پشت پرده برنامه اصلاحات برای انتخاب و رد صلاحیت آذر منصوری


به گزارش فرزانگان امیوار به نقل از فارس پلاس؛ روایت روز - چندی پیش آذر منصوری از سوی اصلاح‌طلبان، به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شد. این انتخاب به قدری غیرمنتظره بود که حتی رسانه اصلاح‌طلبان از آن با عنوان «کودتای اتحاد ملتی‌ها» یاد کرد.[1]

در روزهایی که آذر منصوری انتخاب شد، صحبت از رد صلاحیت او به میان بود. مدیرکل سیاسی وزارت کشور گفته بود: «کمیسیون فراقوه‌ای احزاب پیرامون مسئل? انتخاب آذر منصوری به‌سمت رئیس جبهه اصلاحات با توجه به عضویت موثر منصوری در حزب اتحاد ملت، بررسی‌هایی داشته و با توجه به سوابق محکومیت و تداوم محرومیت اجتماعی در آن بازه زمانی، ایشان امکان عضویت مؤثر در حزب را نداشتند.»[2]

در نهایت، علی حدادی، عضو کمیسیون ماده 10 احزاب، اعلام کرد: «موضوع صلاحیت خانم منصوری در آخرین جلسه کمیسیون ماده 10 احزاب بررسی شد و به جهت محکومیت قضایی وی، صلاحیت ایشان مردود اعلام شد و بنابراین انتخاب وی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات خلاف قانون است. همچنین خانم منصوری به جهت سابقه محکومیت قضایی، حتی صلاحیت عضویت در شورای مرکزی حزب اتحاد ملت را نیز دارا نمی‌باشند.»[3]

بعید به نظر می‌رسد که جبهه اصلاحات از محکومیت پیشین منصوری و احتمال بالای عدم تایید صلاحیت او، بی‌اطلاع بوده باشد. خصوصا آنکه پیش‌تر این موضوع از سوی کمیسیون مربطه ابلاغ شده بود.
 


سوال این است که با وجود این اطلاع، چرا جبهه اصلاحات، آذر منصوری را به عنوان رئیس این جبهه انتخاب کرد تا بعد رد صلاحیت شود؟

داغ کردن تنور اصلاحات

به نظر می‌رسد یکی از دلایل انتخاب آذر منصوری با وجود آنکه می‌دانستند صلاحیتش تایید نمی‌شود، داغ کردن تنور جبهه اصلاحات بود. بعد از حمایت‌های همه جانبه جبهه اصلاحات از حسن روحانی و ناکارآمدی دولت او، به گونه‌ای که به عنوان دولت عبرت معرفی شد، جریان اصلاحات جایگاه خود را در میان مردم ایران و افکار عمومی از دست داد. انتخاب فردی به عنوان رئیس این جبهه که می‌دانند صلاحیت ندارد و بعد خبر رد صلاحیتش منتشر می‌شود؛ باعث می‌گردد نام جبهه اصلاحات مجددا در افکار عمومی شنیده شود و می‌تواند ابزاری برای مظلوم نمایی نیز باشد. 

انتخاب اول، گزینه دوم، برای حذف رادیکال‌ها

در زمان انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات، شهیندخت مولاوردی به عنوان یکی از گزینه‌های اصلی  ریاست این جبهه، مطرح بود که با نظر مخالف برخی چهره‌های رادیکال همچون فخرالسادات محتشمی‌پور، همسر مصطفی تاج‌زاده، تایید نشد. بر این اساس، می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان در ابتدا، گزینه دوم خود را به عنوان رئیس جبهه انتخاب کردند تا هم بتوانند پروژه داغ کردن تنور اصلاحات را پیش برند و هم نظر چهره‌های رادیکال اصلاح طلب، حذف شود.

به هرحال آنچه که به واقعیت نزدیک است، این است که جریان اصلاحات، فردی را به عنوان رئیس انتخاب کرد که می‌دانست صلاحیتش تایید نمی‌شود. این اقدام ابزار خوبی برای بازی‌های سیاسی بعد از اعلام خبر رد صلاحیت منصوری است.

به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان از همین الان برای به چالش کشیدن فضای سیاسی و انتخابات پیش‌رو، برنامه‌هایی از جنس رفتارهای رادیکالی و افراطی را در پیش گرفته‌اند و با استفاده از مهندسی افکار عمومی و مظلوم نمایی، روی موج‌ اتفاقات احتمالی در آینده، سوار شوند و به نوعی شکست در انتخابات را با کلید واژه "ما صلاحیت نداریم" توجیه کنند.




موضوع مطلب : اصلاحات, آذر منصوری, اصلاح طلبان

پیوندها
لوگو
علیرضااحسانی نیا
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 98
  • بازدید دیروز: 486
  • کل بازدیدها: 14520011