از جمله دعاهای حضرت سیدالشهدا (ع) دعای معروف عرفه است که بنابر آنچهمرحوم شیخعباسقمی در مفاتیح ذکر نموده، بشر و بشیر، پسران غالب اسدی نقلکردهاند که عصر روز عرفه در عرفات خدمت آن حضرت بودهاند. پس حضرت از خیمهبیرون آمد و با گروهی از اهلبیت و فرزندان و شیعیان با نهایت تذلّل و خشوع بر جانبچپ کوه ایستادند و روی خود را مقابل کعبه گردانیدند و دستها را برابر رو، بالا گرفتند؛مانند مسکینی که طعام طلبد و این دعا را خواندند.
به گزارش فرزانگان امیدوار به نقل از تبیان، قبل از دعای آن حضرت چند مسئلة درسآموز، گنجانیده شده است که در ذیل بهآن میپردازیم:
۱ ـ زمان دعا
از روایات فراوانی که در دست است، این معنا تصدیق میشود که زمانها در اجابتو قبول دعا تأثیر فراوانی دارند که بعضی روایات صراحتاً و بعضی بهطور ضمنی به اینمعنا اذعان دارند، امّا آن روایاتی که تصریح دارند بر مداخلة زمانها در تأثیر دعا:
۱ ـ عَنْ عَبدُاللهِ بن سِنانْ قال: «سَئلْتُ أَباعبدالله (ع) عن السّاعةِ الّتی یستَجابُفیها الدُّعا یَوْمَ الجُمعة؟ قالَ: ما بین فراغ الاءمام من الخطبةِ اِلی ان تَسْوِی الصفوف،وساعة آخر النَّهار الی غروب الشمس، وکانت فاطمة تدعو فی ذلک الوقت» .
در این حدیث راوی از امامصادق (ع) از زمانی که در روز جمعه دعا مستجابمیشود، سؤال میکند و امام به دو زمان در روز جمعه اشاره میفرمایند؛ اول، زمانیکهخطیب و امامجمعه خطبهها را تمام کرده و آماده برای اقامة نمازجمعه میشود، در آن چندلحظه، و دیگر ساعت آخر روز جمعه تا هنگام غروب خورشید که حضرتزهرا ۳ هم درآن وقت دعا میفرمودند. و یکی از دعاهای معروف یعنی دعای سمات هم که اکثر علمایسلف، بنابر قول محدّث قمی بر آن مداومت داشتهاند، در همین زمان است.
۲ ـ عَنْ أبی بصیر عن أبی جعفر (ع) : «اءنّ الله تعالی لیأمر ملکاً فینادی کل لیلةجمعه من فوق عرشه من اوّل اللّیل اءلی آخره: ألا عبدٍ مؤمن یدعونی لا´خرته ودنیاه قبلطلوع الفجر فاجیبه؟ ألا عبدٍ مؤمن یتوب اءلیّ من ذنوبه قبل طلوع الفجر فاتوب الیه؟ الاعبد مؤمن...؛
ابوبصیر از امامباقر (ع) روایت میکند که آن حضرت فرمودند خدای تبارک و تعالیدر هر شب جمعه ملکی را امر میکند که به مردم از بالای عرش ندا دهد که آیا بندهمؤمنی هست که مرا بخواند برای کاری از امور دنیا و آخرتش تا قبل از طلوع فجر ازگناهش درگذرم».
و در دنبالة حدیث همینطور سوالها میشود ولی با محدودیت زمان تا هنگامطلوع فجر.
و اما بعضی روایات بهطور ضمنی دلالت بر تأثیر دعا در زمان خاص دارند و آنروایاتی است که دعایی را برای وقت مخصوصی ذکر کردهاند: در عیدقربان این دعا رابخوان، یا در شب جمعه دعای کمیل بخوانید، یا در شبهای ماه رمضان دعای افتتاحبخوانید، یا در دهة آخر ماه رمضان میگوید، در شب بیستم این دعا را بخوان و شببیستویکم دعای دیگر الیآخر.
۲ ـ دعای دستهجمعی و گروهی
در اینجا امامحسین (ع) با گروهی از اهلبیت و فرزندان خود دست به دعابرداشتند، درصورتیکه مانعی نبود که خود آن حضرت به تنهایی سراغ دعا بروند. پسمعلوم میشود در دعای دستهجمعی امیدی بیشتر برای استجابت است و روایاتی هم دراین زمینه داریم که به دو روایت اشاره میشود.
۱ ـ قال أبوعبدالله (ع) : «ما من رهط أربعین رجلاً اءجتمعوا فدعوا الله عزَّوجلّ فیأمرٍ اءلاّ اءستجاب الله لهم؛ امامصادق (ع) میفرماید: خداوند دعای چهل نفر را حتماًمستجاب میگرداند».
۲ ـ عن أبی عبدالله (ع) قال: «کان أبی (ع) اءذا حزنه أمرٌ جمع النّساء والصّبیان ثمّدعا وأمنوا؛ از امامصادق (ع) نقل شده است که پدرم هرگاه چیزی او را محزونمیساخت، زن و بچهها را جمع میفرمود و سپس دعا میفرمود و آنان آمین میگفتند».
۳ ـ دعا با حال خشوع و تذلّل
خداوندمتعال میفرماید: ( اُدعوا ربّکم تضرّعاً وحفْیه اءنَّه لا یحبّ المعتدین ) .
در این آیة مبارکه، خداوند ما را امر فرموده که در حال تضرّع و ترس خدای خود رابخوانیم و حضرت اباعبدالله در روز عرفه، با حالت خشوع با اهلبیت و شیعیان دست بهدعا برداشتند و در حدیث از پیامبراکرم (ص) نقل شده که فرمودند: «اغتنموا الدعاء عندالرقّة، فاءنّها رحمة؛ دعا را غنیمت شمرید، در هنگامیکه رقت قلب دارید که آن رقترحمت است». یعنی در هنگام رقت قلب دعا بیشتر مستجاب میشود.
و ابوبصیر از امامصادق (ع) روایت کرده که: «اءذا برق أَحَدکم فلیدع فاءنَّ القلب لایرق حتی یخلص؛ هرگاه رقّتقلب پیدا کردید پس دعا کنید چون قلب رقّت پیدا نمیکند؛مگر وقتی که خالص شود».
۴ ـ مکان دعا
بیشک، مکانها در اجابت دعا تأثیر فراوانی دارند که بهترین مکانها برای دعامساجد و بالاترین مساجد، مسجدالحرام و کنار کعبه و غیر از مساجد زیر گنبد حائرحسینی در کنار ضریح حضرت اباعبدالله و همچنین صحرای عرفات که از مکانهایمقدس است و دعا در آن به اجابت میرسد و پیامبران الهی در آنجا به استغاثه نزدپروردگار پرداختند. بنابر آنچه از تفسیر البرهان نقل شده که حضرت آدم (ع) به راهنماییو دستور جبرئیل (ع) در روز عرفه، وقوف در عرفات نمود و در هنگام عصر این کلمات را برزبان جاری میساخت:
«سبحانک اللهم وبحمدک لا اله الاّ انت عملتُ سوء وظلمت نفسی واعترفتبذنبی اغفرلی اءنّک انت الغفور الرّحیم» . وتا به هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو بهآسمان بلند بود و با تضرّع اشک میریخت.
از جملة پیامبران که در عرفات وقوف داشت، حضرت ابراهیم (ع) بود که پیکوحی الهی، مناسک حج را به او آموخت و حضرت ابراهیم (ع) در برابر میفرمود: «عَرفْتُعرفْتُ؛ شناختم، شناختم.»
و نیز دامنة کوه عرفات، در صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر بزرگوار اسلام (ص) بود و بنا بر گفتة مفسّران، آخرین سورة قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبراکرم (ص) نازلشد.
دعای عرفه: در این دعا که در عصر روز عرفه تا هنگام غروب آفتاب، از حلقومبهترین خلایق در بهترین زمانها و مکانها و در بهترین حالات خارج شد، مجموعهایاز معارف و حقایق و فشردهای از ایمان و اقرار و گوشهای از برشماری نعمتهای الهی وقصور بندگان و درخواستها و نیازهای بندگان و غنا و الطاف بیپایان الهی بود که بیشتراز پنجاه مطلب کلی در آن گنجانیده شده، بعلاوه شامل ده مرتبه حمد و سپاس الهی وهشتبار درود و صلوات بر پیامبراکرم (ص) و ۳۲ مرتبه خطاب به «اللّهم ویا الهی» و ۱۶مرتبه «سبحانک» و ۱۵ مرتبه «لاالهالاّانت» است.
اما اهمّ عنوانهایی که میشود برای این دعا وضع نمود یا مسائلی که حضرتاباعبداللهالحسین (ع) در این دعا بدان اشاره کردهاند و این دعا را امتیازی دیگر بخشیده،بدین قرار است:
۱ ـ اشاره به توحید و صفات باریتعالی
حضرت اباعبدالله (ع) دعای عرفه را با حمد خداوند بدین صورت شروع میکند: «الحمدللهِ الَّذی لیسَ لقضائهِ دافعٌ ولا لعطائهِ مانِعٌ ولا کصنعِهِ صنعُ صانعٍ وهو الجوادالواسِع...؛ حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که از قضای او برای کسی سرپیچینیست و مانعی نیست که بتواند او را از عطا منع کند و صنعت هیچ صنعتگری به پایصنعت او نمیرسد و او بخشندة بیپایان است.»
آنچه در این قسم باید بدان اشاره شود شروع دعای عرفه، با حمد و ثنای الهیاست که اباعبدالله بدان اشاره کرده و امامصادق (ع) ثنای بر خدایمتعال و مدح او وصلوات بر پیامبراکرم (ص) را از آداب دعا برمیشمارد:
قال ابوعبدالله (ع) : «اِیّاکم اءذا اَرادَ احدکم ان یَسئلَ من ربِّهِ شیئاً من حوائج الدنیاوالا´خرة حتّی یبدا بالثّناء علی الله عزَّوجلَّ والمدح له والصّلاة علی النبیّ (ص) ثم یسئلالله حوائجه؛ امامصادق (ع) میفرماید: بر شما باد هرگاه یکی از شما اراده دارد چیزی ازحوائج دنیا یا آخرت را، به ثنا از خداوند ابتدا کند و حمد خدایمتعال و صلوات برپیامبراکرم (ص) و سپس از خداوند حوائج خود را بخواهد».
۲ ـ شهادت به ربوبیت و مراتب خلقت
«فلا اله غیره ولا شی یعدِلُهُ ولیس کمثله شیی وهو السّمیع البصیر اللّطیف وهوعلی کلّ شییٍ قدیر ـ اللّهمّ انّی ارغب اءلیک وأشهد بالرّبوبیّة لک مقرّاً بأنّک ربّی واَنّ اِلیکمردّی اءبْتَدأتَنی بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شیئاً مَذْکُوراً وخَلَقتَنی مِنَ التّرابِ ثُمّ اسْکَنتنیالاصلاب؛ ... خدایی غیر او نیست و چیزی با خداوند معادل و مساوی نیست و مثل ومانندی ندارد و او شنوا و بیناست و لطیف و آگاه است و بر هر کاری قادر. خداوندا، من رویبه تو آوردهام و شهادت به ربوبیت تو میدهم و اقرار میکنم که تو پروردگار منی و اینکهبازگشتم به سوی توست، مرا با نعمتت آغاز کردی، قبل از آنکه چیزی ذکرکردنی باشم ومرا از خاک خلق نمودی و سپس مرا در صلبها قرار دادی و...»
۳ ـ هدایت از آنِ خداست
در این قسمت از دعا اشاره به الطاف الهی نسبت به خویش و هدایت الهی استکه آن حضرت میفرماید:
«ولُطفِک لی واِحسانِکَ اِلیَّ فی دولَةِ أئمّة الکفرِ الّذینَ نَقَضُوا عهدک وکذَّبوا رسلکلکنّک اخرجتنی رأفةً منک وتحنّناً علیَّ للّذی سبق لی من الهدی الّذی له یسَّرتنی وفیهانشأتَنی؛ خدایا، لطف و احسان تو به من در دولت طاغوت و کفر، آن کسانیکه نقض عهدبا تو کردهاند و تکذیب پیامبرانت نمودهاند، آنکه تو مرا به رأفت خود از آن دسته خارجساختهای و چشم مرا بهسوی هدایت گشودی و راه هدایت را برایم آسان نمودی و مرا درهدایت پرورش دادی.
۴ ـ شناخت خویش و مراتب رحم
«وَمِنْ قبلِ ذلکَ رؤفْتَ بی بجمیل صنعک وسوابِغ نعمکَ فابتدعت خلقی من منّییمنی واَسْکنْتنی فی ظلماتٍ ثلاثٍ بین لحمٍ ودمٍ وجلدٍ لم نشهدنی خلقی ولم تجعل اءلیَّشیئاً من امری؛ و قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قراردادی، پس آفرینشم را از آبی جهنده پدید آوردی و مرا در ظلمتهای سهگانه قرار دادی،میان گوشت و خون و پوست و مرا شاهد آفرینش خود نگردانیدی و هیچیک از امورم را بهخودم واگذار نکردی.»
۵ ـ اشاره به الطاف خداوند پس از تولّد
«ثمَّ اخرجتنی للّذی سبق لی من الهدی الی الدّنیا تامّا سویّا وحفظتنی فی المهدطفلاً صبیّاً ورزقتنی من الغذاء لبناً مریّاً وعطفت علیَّ قلوب الحواضن وکفَّلتنی الامّهاتالرّواحم وکلاتنی من طوارق الجانّ وسلَّمتنی من الزّیادة والنّقصان فتعالیت یا رحیم یارحمن ؛ سپس مرا برای آنچه در پیش قرار دادهای، از هدایت به دنیا آوردی، در حالیکهموجودی کامل و سالم مرا خلق نمودی و مرا در گهواره هنگامی که طفل کوچکی بودم،حفظ نمودی و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی و دلهای پرستاران را به منمهربان ساختی و با مادران رحمها، مرا فروغ بخشیدی و از گزندهای آشکار و پنهان حفظنمودی و مرا از زیادی و نقص خلقتم ایمن داشتی. پس بزرگی سزاوار توست ای خدای کهنسبت به بندگان بخشنده و مهربان هستی».
۶ ـ اشاره به اکمال فطرت و اتمام نعمت
«حتّیاذا استهلَلْتُ ناطقاً بالکلام اتممت علیَّ سوابغ الانعام وربَّیتنی زائداً فی کلّعام حتّیاِذا اکملت فطرتی... ؛ تا اینکه مرا سخن آموختی و نعمتهای بیپایانت را برمن تمام کردی و سال به سال بر رشد و تربیتم افزودی و فطرت من را کامل ساختی...»
۷ ـ اشاره به الهام معرفت از طرف حقّ و اتمام حجّت
«اَوْحَبْتَ علیَّ حجتّک یأن الهمتنی معرفتک وروَّعْتَنی بعجایبِ حکمتکَ واَیْقظْتَنیلِما ذَرَأتَ فی سمائک وأرضک من بدایع خلقک، ونبَّهتَنی لشُکرکَ وذکرِک؛ میفرماید:حجت را بر من تمام کردی که معرفت خود را به من الهام فرمودی و عجایب حکمت را درضمیرم انداختی و مرا بیدار و آگاه ساختی از اسرار آفرینش در آسمان و زمین از خلقت، وبیدارم کردی تا شکر تو گویم و یاد تو باشم.»
۸ ـ واجبکردن طاعت بر بنده
«واوجبتَ علیَّ طاعتک وعبادتکَ وفهمتنی ما جائت به رسلک؛ طاعت و عبادتخود را بر من واجب ساختی و آنچه پیامبران آوردند به من آموختی».
۹ ـ اشاره به نعمتهای ظاهری
«ثمّ اءذْ خلقتنی من خیر الثَّری لم ترض لی یا الهی نعمةً دون اخری ورزقتنی منانواع المعاش وصنوف الریاس بمنّک العظیم الاعظم علیَّ واءحسانک القدیم؛ سپس چونمرا از بهترین خاک آفریدی، راضی نشدی که نعمتی را از من دریغ نمایی و مرا از انواعوسایل زندگی و از لذتهای مختلف بهرهمند ساختی، با لطف و احسان فراوان و مرحمتبیکرانت بر من و احسان همیشگی است».
۱۰ ـ واکنش خداوند به اعمال بنده
«فاءنْ دعوتک أجبتنی واءن سئلتک أعطیتنی واءنْ اطعتک شکرتنی...؛ اگر به درگاهتدست به دعا برداشتم اجابتم کردی و اگر از تو چیزی خواستم عطا فرمودی و اگر تو رااطاعت کردم از من تقدیر کردی».
۱۱ ـ خدا را به بزرگی یادکردن
«فسبحانک سبحانک من عبدیٍ معیدٍ حمیدٍ تقدست اسمائک...؛ منزه است خدا،منزه است آنکه آغاز گردد، برگرداننده ستوده است و بزرگوار نامهایت مقدس است».
۱۲ ـ شهادت به ایمان حقیقی
«وانا اشهد یا الهی بحقیقة اءیمانی و عقد عزمات یقینی وخالص صریح توحیدیو...؛ خدایا، من به حقیقت ایمانم شهادت میدهم و همچنین به تصمیمات متقن خود وبه توحید صریح و خالصم و...»
۱۳ ـ برشمردن نعمتهای بدنی و لطایف آن
«وباطن مکنون ضمیری و علائق مجاری نور بصری و اساریر صفحة جبینیوخرق مسارب نفسی و...؛ و به باطن نادیدنی نهادم و پیوستهای جریان نور دیدهام وخطوط ترسیم شده بر پیشانیم و روزنههای تنفسم و...»
۱۴ ـ ناتوانی در بجاآوردن شکر نعمت
«ان لو حاولتُ واجتهدتُ مدی الاعصار والاحقاب لو عمرتُها ان أؤَدّی شکرواحدةٍ من أنعمک مَا استطعت ذلک اءلاّ بمنّک الموجب علیَّ به شکرک أبداً جدیداً...؛ گواهیمیدهم اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمتهای تو را بهجای آورم نتوانم مگر آنکه بازهم توفیق از طرف تو به من رسد که آن خود مزید نعمت ومستوجب شکری دیگر است.
۱۵ ـ استدلال به آیات الهی بر بیکرانبودن نعمتها
«انت المخبر فی کتابک الناطق والنَّبا الصّادق: ( واءنْ تعدّوا نعمة الله لا تحصوها ) صدق کتابک اللهم و انبائک؛ در کتاب گویایت و خبر راست خود فرمودی: اگر بخواهیدنعمتهای الهی را برشمرید، نتوانید. من گواهی میدهم که کتاب و گزارشت راستاست...»
۱۶ ـ شهادت به وحدانیّت خدا با تمسّک به آیات قرآن
«الحمدللهِ الّذی لم یتّخذ ولداً فیکون موروثاً ولم یکن له شریکٌ فی مُلکه و... لوکان فیهما آلهةٌ اِلاّ الله لفسدتا و...؛ حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراث براو باشد و شریک ندارد در ملک و حکومتش... اگر در آسمان و زمین ،خدایانی به جز خداییگانه بودند، در زمین و آسمان فساد و نابودی پیش میآمد».
۱۷ ـ درخواستهای والای روحی
«اللّهمّ اجعلنی اخشاک کانّی أراک وأسعدنی بتقواک ولا تشقنی بمعصیتک و... ؛ خدایا چنان کن که فقط از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویا تو را میبینم و مرا باتقوایت با سعادت کن و برای معصیت خودت مرا به شقاوت دچار مساز...»
۱۸ ـ حمد و سپاس بجهت تربیتهای خدایی
«اللّهمّ لک الحمد کما خلقتنی فجعلتنی سمیعاً بصیراً ولک الحمد کما خلقتنیفجعلتنی خلقاً سویّاً رحمةً بی وقد کنت عن خلقی غنیاً...؛ خدایا حمد مخصوص توست،آنچنان که مرا آفریدی، پس قرار دادی مرا شنوا و بینا، و حمد مخصوص توست که مراآفریدی و خلقم را نیکو بیاراستی برای لطفی که به من داشتی، در حالیکه از خلقت منبینیاز بودی».
۱۹ ـ احتیاجات و درخواستهای تربیتی از خدا
«واعنّی علی بوائق الدهور وصروف اللّیالی والایّام ونجّنی من اهوال الدنیاوکربات الاخرة...؛ خدایا مرا بر مشکلات روزگار و کشمکش شبها و روزها یاری فرما ومرا از مشکلات این جهان و سختیهای آن جهان نجات بده».
۲۰ ـ شکایتها
«الهی الی من تکلنی؟ اءلی قریبٍ یقطعنی ام اءلی بعیدٍ فیتجهَّمنی ام الی...؛ خدایا!مرا به که وامیگذاری؟ آیا به خویشاوندان که پیوند خویشاوندی را خواهند گسست؟ یا بهبیگانه که بر من برآشفتند؟»
۲۱ ـ درخواست راحتی هنگام مرگ
«فاسئلک یاربِّ بنور وجهکَ الّذی اشرقت له الارض والسّموات وکشفت بهالظلمات وصَلَحَ به امر الاوّلین والا´خرین ان لا تَمیتَنی علی غضبک ولا تنزل بیسخطک...؛ از تو درخواست میکنم به نورت که با آن آسمان و زمین را روشن ساختی وپرده از تاریکیها برداشتی و با آن کار اوّلین و آخرین را اصلاح میگرداند که مرا به حالخشم و غضبت و نمیرانی و غضب خود را بر من فرود میاور.»
۲۲ ـ خدای را به اسامی مختلف خواندن
«لا اءله اءلاّ انت رب البلد الحرام والمشعر الحرام والبیت العتیق الّذی احللتهالبرکة وجعلته للنّاس أمْناً یا من عفا عن عظیم الذّنوب بحلمه یا من اسبع النّعماءبفضله...؛ نیست خدایی به جز تو پروردگار شهر حرام (مکه) و مشعرالحرام خانهای که آنرا با برکت قرار دادی، و آن را برای خلایق امن قرار دادی ای کسیکه میبخشد از بسیاریاز گناهان به حلمش. ای کسیکه نعمتهایت را با فضل خویش انعام میفرمایی.»
۲۳ ـ اشاره به روز قیامت و منزل قبر
«یا عُدَّتی فی شدَّتی یا صاحبی فی وحدتی یا غیاثی فی کربتی یا ولیی فی نعمتی؛ای پشتوانة روز سختیام، ای مونس تنهاییام، ای فریادرس سختیهایم، ای ولینعمتمن.»
۲۴ ـ اقرار به خدا و پیامبران و کتب آنان و ملائکة مقرّبان
«یا اءلهی واِلهَ آبائی ابراهیم واسماعیل واسحق ویعقوب وربّ جبرئیل ومیکائیلواسرافیل وربّ محمَّدٍ خاتم النبیّین واله المنتجبین منزل التوراة والاءنجیل والزَّبوروالفرقان...؛ ای خدای من و ای خدای پدران من ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب وای خدای جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و خدای محمد (ص) خاتم پیامبران و فرزندانبرگزیدهاش، ای فروفرستندة تورات و انجیل و زبور و قرآن.»
۲۵ ـ تو پناهگاه منی
«انتَ کهفی حین تعیینی المذاهب فی سعتها وتضیق بی الارضُ برحبها...؛ توپناهگاه منی وقتی که راهها بر من با همة وسعت صعب و دشوار شوند و وسعت زمین بر منتنگ شود.»
۲۶ ـ اشاره به رفعت شأن خدا:
«یا من خصَّ نفسهُ بالسُّمُوِّ والرفعة فاوْلیائُهُ بِعِزِّهِ یَعْتَزّونَ یا من جعلت له الملوکنیر المذلّة علی اعناقهم؛ ای کسیکه بزرگی و رفعت را ویژة خود قرار دادی و دوستانش درسایة عزت او عزیزند، ای کسیکه بر گردن پادشاهان، طوق مذلّت افکندی».
۲۷ ـ اشاره به علم خدا:
«یَعْلَمُ خائنة الاعْیُنِ وَما تُخفی الصُّدور وغَیْبَ ما تأتی بِهِ الازْمَنةُ والدُّهُور...؛ ایکه نگاه پنهانی را و آنچه در سینهها مخفی است و آینده و جریان زمان و دوران رامیدانی».
۲۸ ـ اشاره به لطف الهی به پیامبران: (حضرت یوسف (ع) )
«یا مُقَیّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِی الْبَلَدِ الفَقْرِ ومُخرجَهُ مِنَ الجُبِّ؛ ای که کاروان مصر رادر صحرا نگه داشتی تا یوسف را از چاه بیرون آورند».
۲۹ ـ لطف خدا به حضرت ایّوب (ع)
«یا کاشف الضُّرّ والْبَلْوی عَنْ اَیُّوبَ؛ ای برطرفکنندة رنج و بلوی از حضرت ایّوب.
۳۰ ـ لطف خدا به حضرت ابراهیم (ع)
«وَیُمْسِکَ یَدَیْ اِبْراهیمَ عَنْ ذِبْحِ اِبْنِهِ بَعْدَ کبر سنّهِ وفَناءِ عُمْرِهِ؛ ای بازدارندةدستهای ابراهیم از ذبح فرزندش پس از آنکه او را در سن پیری و سپریشدن عمردارای اولاد کردی).
۳۱ـ لطف الهی به حضرت ذکریا (ع)
«یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکَریّا فَوَهَبَ لَهُ یَحْیی وَلَمْ یَدَعهُ فَرْداً وحیداً؛ ای کسیکه دعایزکریا را به اجابت رسانیدی و به او فرزندی (بنام) یحیی دادی و او را تنها و بیکس قرارندادی.»
۳۲ ـ لطف الهی به حضرت یونس (ع)
«یا مَنْ اَخْرَجَ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الحُوتِ؛ ای کسیکه یونس را از شکم ماهی بیرونآوردی.
۳۳ ـ لطف الهی به حضرت موسیو بنیاسرائیل
«یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنِی اسرائیل فَاَنجاهُم؛ ای که دریا را برای بنیاسرائیل و حضرتموسی شکافتی و آنان را نجات دادی».
۳۴ ـ اشاره به نعمت باد
«یا مَنْ اَرْسَلَ الرّیاحَ مُبَشّراتٍ بَیْنَ یَدَی رَحْمَتِهِ؛ ای کسیکه بادها را پیامآور وبشارتدهندة باران رحمت فرستادی.»
۳۵ ـ اشاره به لطف حق نسبت به گناهکاران
«یا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلیمَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَةَ مِنْ بَعْدِ طُولِالجُحودِ و...؛ ای که در مجازات بندگان گنهکارش عجله نمیکند. ای کسیکه جادوگران راپس از زمان طولانی جحود و عناد نجات دادی.»
۳۶ ـ برشمردن نام و صفات خداوند
«یا اَللهُ یا اللهُ یا بَدیءُ بدء لَکَ یا دائماً لانَفادَ لَکَ یا حَیّاً حینَ لاحَیَّ...؛ ای خدا، ایخدا، ای آفریننده، ـ ای خالقی که مانند نداری؛ ای کسیکه همیشه هستی و فنا برای تونیست، ای زندة ازلی که وقتی تو زنده بودی، هیچکس نبود.»
۳۷ ـ برآورندة نیازها
«یا مَنْ دَعَوْتُهُ مَریضاً فَشَفانی وَعُرْیاناً فَکَسانی وجائعاً فَاَشْبعَنی و...؛ ای کسیکهدر حال مریضی خواندم او را و مرا شفا داد و در عریانی او را خواندم، پوشانیدم؛ در گرسنگیخواندمش، سیرم ساخت...»
۳۸ ـ اشاره به نعمتها و الطاف الهی خویش
«یا مَوْلایَ اَنْتَ الّذی مَنَنتَ، اَنْتَ الَّذی اَنْعَمْتَ، اَنْتَ الذَّی اَحْسَنْتَ، انت الّذیاَجْمَلْتَ...؛ ای خدای من تو آن هستی که بخشودی، تو کسی هستی که نعمت دادی، توکسی هستی که نیکویی کردی، تو کسی هستی که نیک و زیبا ساختی.»
۳۹ ـ اعتراف به گناهان
«ثُمَّ أنا یا اءلهی اَلْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبی فَاغْفِرها لی أنَا الَّذی اَسَئتُ اَنا الّذی اَخْطَئْتُ اَنَاالَّذی هَمَمْتُ اَنَا الَّذی جَهِلْتُ اَنَا الَّذی غَفَلْتُ اَنَا الَّذی سَهَوْتُ...؛ این من هستم که بااعتراف به گناه خویش پوزش میطلبم، بر من ببخش، من هستم که بد کردم، من هستمکه خطا کردم، من هستم که در گناه اصرار ورزیدم، من هستم که جهالت کردم، من هستمکه غفلت کردم، من هستم که سهو کردم».
۴۰ ـ اعتراف به نافرمانی در مقابل اوامر الهی
«اِلهی اَمَرتَنی فَعَصیتکَ وَنَهَیْتَنی فَارْتَکَبْتُ نَهَیْکَ فَاَصْبَحْتُ لا ذا بَرائَةٍ لیفَاعْتَذِرَ...؛ خدایا مرا به نیکی امر کردی پس نافرمانی کردم و از بدیها نهی کردی و منمرتکب شدم، اکنون بهانهای ندارم تا از آنچه از دسترفته معذرت بخواهم».
۴۱ ـ تسبیح و تهلیل
بیشترین تسبیح و تهلیل در دعای عرفه اینجاست که شروع آن با ذکر یونسیهاست:
«لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمین لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُمِنَ المُسْتَغْفِرینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اءنّی کُنْتُ مِنَ الْمُوَحِدینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَاِنّی کُنْتُ مِنَ الْخائِفینَ...؛ نیست خدایی به جز تو منزّه هستی و من از ظالمان هستم.نسبت به خدایی به جز تو و منزّه و پاکی و من از کسانی هستم که طلب مغفرت میکنم،نیست خدایی به جز تو و منزّهی و من از موحّدان هستم، نیست خدایی به جز تو و منزّهیو من از ترسیدگان هستم.»
۴۲ ـ ثنای خداوند
«اللّهُمّ هذا ثَنائی عَلَیک مُمَجِّداً واِخْلاصی لِذِکْرِکَ مُوَحّداً وَاءقْراری بِا´لائِکَمُعَدِّداً...؛ خدا یا این است ثنای من در پیشگاه مجد و عظمت تو و اخلاص من در ذکرتوحید تو و اقرار من به مقدار معدود از نعمتهایت».
۴۳ ـ درخواست اتمام نعمت
«وأتْمِمْ عَلَیْنا نِعَمَکَ وَاَسْعِدنا بِطاعَتِکَ سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْت؛ خدایا نعمتت را بر ماتمام کن و سعادت طاعت را به ما ارزانی فرما. منزّه هستی تو. نیست خدایی به جز تو».
۴۴ ـ برطرفکنندة سختیها و مشکلات و عطاکنندة خیرات
«اَللّهُمَّ اِنَّکَ تُجیبُ الْمُضْطَرَّ وَتَکْشِفُ السُّوء وتُغیثُ الْمَکْروُبْ وتَشْفِی السَّقیمَوتُغْنِی الْفَقیر و...؛ خدایا، تو درماندگان را اجابت کنی و بدیها را برطرف میکنی و بهفریاد بلا دیدهها میرسی و مریض را شفا میدهی و فقیر را غنی میبخشی».
۴۵ ـ درود بر پیامبر و درخواست بهترین عطاها
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَاَعْطِنی فی هذِهِ العَشَیِّةِ اَفْضَلَ ما اَعْطَیْتَوَانَلْتَ اَحَداً مِنْ عِبادِکَ؛ بر محمد و خاندان او درود فرست و در این شامگاه از بهتریننعمتهایی که به بندگان واقعیت عطا میکنی به من عطا کن».
۴۶ ـ گسترش رحمت خداوند
«اَللّهُمَّ اءنّکَ اَقْرَبُ مَنْ دُعِیَ وَاَسْرَعُ مَنْ اَجابَ وَاکْرَمُ مَنْ عَفی وَاَوْسَعُ مَنْ اَعْطیوَاَسْمَعُ مَنْ سُئِل یا رَحْمنَ الدُّنْیا والا´خرة وَرَحیمَهُما...!؛ خدایا تو نزدیکترین کسیهستی که از او چیزی میخواهند و سریعترین هستی در اجابت و کریمترین از جهتگذشت و از هر بخشندهای و از هر بخشندهای گستردهتر و از هر پذیرندهای شنواتر، ایبخشایشگر و مهربان دنیا و آخرت.»
۴۷ ـ گسترش علم و قدرت و رأفت خدا
«اَللّهُمَّ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ وَقَدَرَ فَقَهَرَ وعُصِیَ فَسَتَرُو... وَوَسِعَ الْمُسْتَقلینَ رَأفَةً وَرَحْمَةًوَحِلْماً؛ خداوندا! ای کسیکه فرمانروا و توانا و قادر و قاهر هستی، پردهپوش گناه بندگان...و رأفت و مهربانی و بردباریت همه را فراگرفته است.»
۴۸ ـ توسل به پیامبر نزد خدا
«اَللّهُمَّ اءنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیکَ فی هذِهِ العَشیَّةِ الّتی شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیَّکَوَرَسُولِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ...؛ خدایا در این شامگاه بهسوی تو رو آوردیم، شامگاهی کهآن را شرافت و عظمت بخشیدی به وسیلة محمّد (ص) پیامبرت و رسولت و بهترین ازخلائقت».
۴۹ ـ دعای رستگاری
«اَللّهُمَّ اَقْبِلْنا فِی هذَا الْوَقْتِ مُخْجِینَ مُفْلِحینَ...؛ خدایا ما را در این وقت پیروز ورستگار فرما و...».
۵۰ ـ دعا برای قبولی حج
«اءلَیْکَ اَقْبَلْنا مُوقِنینَ وَلِبَیْتِکَ الْحَرامِ آتینَ قاصِدینَ فَاَعِنّا عَلی مَناسِکَنا وَاَکْمِلْ لَناحَجَّنا...؛ خدا یا از روی اخلاص به تو روی آوردهایم و به سوی خانه ات آمدیم پس ما را برانجام مناسک حجمان یاری کن و حج ما را کامل گردان.»
۵۱ ـ درخواستهای شب عید
«اَللّهُمَّ فَاَعْطِنا فی هذِهِ العَشیّةِ ما سئَلْناکَ واکْفِنا ما استکْفَیناکَ... وَاَعْنِقْ رَقَبتی مِنَالنّار اَللّهُمَّ لا تَمْکُرْ بی؛ خدایا آنچه در این شامگاه از تو خواستهایم به ما عطا فرما و آنچهانجامش را از تو خواستهایم کفایت فرما...»
«ولا تَستدرجنی ولا تَخْدَعْنی وَأدر أعَنّی شَرَّ فَسَقِةِ الْجِنَّ والاءنسْ؛ مرا از آتشرهایی بخش و با من مکر مکن و مرا غیر شاکر قرار مده و رسوا مکن و از من شر فاسقاناز جن و انس را دور کن...».
۵۲ ـ پایان دعا
در آخرین جملة بالا، امامحسین با چشمانی پر از اشک رو به آسمان کرد و باصدای بلند اینچنین به دعای خود پایان داد:
«یا اسْمَعَ السّامِعین یا ابْصَرَ النّاظِرینَ وَیا اسْرَعَ الحاسِبینَ... یارب یارب یارب.»
این بود چکیدهای از دعای عارفانة حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عرفه که در آندنیایی از معارف است که دهها کتاب دربارة آن به رشتة تحریر درمیآید در آن همشهادت به وحدانیت خداوند و رسالت خاتمالانبیا محمد (ص) و اعتقاد به روز قیامت، بهچشم میخورد.
آنچه از حمد و ستایش پروردگار را لایق است از زبان عارفترین اهل زمان استکه سرانجام در پای دین حق، دست از جان شست و سرای باقی را بر ماندن و زندگی باستمگران ترجیح داد.
در این دعا قدرت لایزال الهی را در چندجا بیان میدارد و همچنین علم خداوند به«ما کان و ما یکون و ما هو کائن و خائنة الاعین وما تخفی الصدور» و مراتب نعمتهایالهی؛ نعمتهای ظاهری که انسان از آن استفاده میکند و نعمتهایی که در قالب اینبدن، خداوند ارزانی داشته، از چشم و گوش و حتی چینهای روی پیشانی که خداوند ازروی حکمت به بشر داده و جمال و زیبایی که خدا به بشر داده و احسان و انعامی که کردهاست.
همچنین الطاف خداوندی دربارة چند تن از پیامبران بزرگوارش را هم چونحضرتیوسف (ع) و حضرتیونس (ع) و حضرتایّوب (ع) و حضرتزکریّا (ع) و حضرتابراهیم (ع) و آن لطفی که به بنیاسرائیل مرحمت نموده و آنان را از فرعونیان نجاتبخشیده، یاد میکند.
در این دعا مراحل ثنای الهی و حمد و ستایش او را به طور وافر مییابیم. این دعاهم درس دعاکردن را به ما میدهد و هم اینکه ما باید دنبال چه جریانی باشیم و از چهچیزهایی متنفر باشیم و دوری کنیم، به علاوه آنکه در چند جای دعا، دعای مقبولةحضرت حق که همان صلوات بر پیامبر و خاندان او بوده، تکرار میشود و همچنین مقام وشأن نبیاکرم را گوشزد میکند که دعای همراه با صلوات بر پیامبر، حتماً به اجابتخواهد رسید. امیدوارم خدایمتعال در همة امور و همچنین در دعاکردن ما را پیرواهلبیت : قرار دهد.
ادامه مطلب ...
موضوع مطلب :