دلایل حقوقی عدم صلاحیت سران و حامیان فتنه 88 برای کاندیداتوری
10- این جریان در سناریو خود برای مقابله با سدّ شورای نگهبان هم بیکار نخواهند بود، گرچه هنوز اقدامی ظاهر نشده و خوشبختانه با شناختی که از این سدّ استوار هست و عزمی که شورای نگهبان بر حفظ قانون و صلاح کشور و سلامت انتخابات دارد، گمان نمیرود که در مقابل توطئه دشمنان و عزم و جِدّ آنها بر توفیق و تسلط بر حقوق شورا، کوتاه بیاید و راه را برای نفوذ دشمنان داخلی و خارجی باز بگذارد.
حسب قواعد حقوقی و قانون، صلاحیت همه سران و دستاندرکاران فتنه براندازی در سال 88، منفی است و امکان قانونی برای هیچیک از آنان برای شرکت و نامزدی انتخابات ریاست جمهوری وجود ندارد که به برخی در ذیل اشاره می شود:
اول - اعتقاد شدید و درازمدت آنها به لزوم ایجاد ارتباط با آمریکا که خط قرمز امام(ره) و از «مبانی و اصول انقلاب و نظام» و همچنین از مبانی راهبردی امام(ره) و مقام رهبری بوده و هست و یکی از شروط واضح نامزدی ریاست جمهوری در ایران تعهد و التزام اعتقادی و عملی به این اصل است (اصل یکصد و پانزده قانون اساسی). کسی که قصد آشتی و ارتباط دوستانه با دشمنان انقلاب و نظام یعنی آمریکا را دارد، چگونه میتواند در سوگند ریاست جمهوری (اصل یکصد و بیست و یک) سوگند «پاسداری از نظام» را بر زبان بیاورد و اگر بر زبان آورد، از روی اراده جدّی و برخلاف عقیده خود از وی صادر شود؟
دوم - چون اعتقاد جازم به لزوم ارتباط سیاسی با آمریکا دقیقاً مخالف رأی و نظر مقام رهبری است این تضاد عملاً به صورت گریزناپذیری موجب برخورد سیاستهای متناقضی بین دولت با رهبری خواهد بود. این تقابل در اصول باعث سلب صلاحیّت هر نامزد ریاست جمهوری است به ویژه که طرفداران او اعلام کرده باشند که دعوا در سال 88 نه بر سر ریاست جمهوری بلکه بالاتر از آن و بر سر مقابله با رهبری بوده است.
سوم- فقدان حسن سابقه که «حسن سابقه» یکی از شرایط مذکور در اصل یکصد و پانزده قانون اساسی است و کسانی که به وجهی از وجوه (مباشرت، معاونت، شرکت) در فتنه براندازی 88 حضور داشتهاند و در جرایم متعدد دیگری غیر از براندازی و محاربه با نظام، مانند قتل و غارت و توهین به مذهب و شعارهای مذهبی، هم معاونت و راهبری داشتهاند صلاحیت لازم و حداقلی نامزدی برای ریاست جمهوری را فاقد هستند.
- ممکن است ادّعا شود که چون حکم دادگاه صالح علیه سران و دست اندرکاران فتنه 88 صادر نشده بنابراین توجه جرم فتنهگری و رهبری براندازی 88 درباره آنها مسلّم نیست. این ادعا صحیح نیست زیرا اگر صدور حکم علیه متهم از دادگاه صالح حجت و لازمالقبول است ولی «عدم الحکم» یعنی صادر نشدن قرار یا حکمی علیه آن ها (آن هم بعد از ثبوت عینی آن برای همه ملت) دلالتی بر برائت و بیگناهی متهمان ندارد و حجت نیست، چون پرونده موضوع در دادگاهی مطرح نبوده و رسیدگی قضایی انجام نشده است.
نکته جزایی مهمی که در اینجا وجود دارد آن است که جرم فتنه براندازی سال88 یک جرم مشهود بوده است و اکثریت ملت بر آن شهادت میدهند بنابراین توجه اتهام براندازی و مشارکت در فتنه احتیاج به سجلّ کیفری ندارد و یا در دادگاه صالحه قرار یا حکم برائت صادر نشده باشد، شهادت مؤمنین و رأی عمومی (یا رأی اکثریت) مردم، برای صدور حکم عدم صلاحیت نامبردگان در شورای نگهبان قانونی و حجت است.
- ممکن است ادعا شود که ابقاء برخی دست اندرکاران فتنه بر سمت سابق میتواند دلیل بر صلاحیت او باشد، این استدلال غلط و مغالطه است چون اولاً، باصطلاح قضایی این حکم در واقع نوعی تعلیق مجازات بوده که هیچ گاه مطهّر اقدامات واضح خلاف قانون کسی نمیشود و حقایق را عوض نمیکند به ویژه که هیچ گاه نه فقط توبه و اظهار ندامتی انجام نشده بلکه کم و بیش تکرار برخی عبارات منکره ادامه دارد و تکرار جرم تلقی میشود. ثانیاً، به فرض که این حکم مشعر بر صلاحیت باشد منحصراً محدود به سمتی میشود که منصوب شده و صلاحیت عام نمیآورد مخصوصاً صلاحیت برای اداره اجرایی کشور و تسلط بر بیتالمال و سیاست خارجی و انجام اموری که نباید رخنه در امنیت و راحت مردم ایجاد کند، باشد. مسلم است که انتخاب افراد برای هر سمت حداکثر فقط دلیلی بر صلاحیت او برای همان کار است و سابقه سوء او را لوث نمیکند.
با توجه به نکاتی که گذشت به حسب قواعد و مصلحت کشور، راهی برای اثبات صلاحیت دست اندرکاران فتنه 88 و نامنویسی ایشان برای کسب ریاست جمهوری وجود ندارد و باید از گذشت از سدّ شورای نگهبان ناامید باشند.
چهار- یکی از شروط مذکور در اصل یکصد و پانزده مدیر و مدبّر بودن رئیس جمهور است که البته مقصود قانون، تدبیر و مدیریت به نفع کشور و ملت است نه چیز دیگر. کسانی که در دوران ریاست خود بواسطه ضعف مدیریت، سبب سلطه اطرافیان بر امور کشور و ضربه اصلی بر اقتصاد پولی و مشکلات بعدی شدند که یک نمونه آن ضعف شدید در مقابل غرب در مسئله هستهای و حراست از حقوق مسلّم ملت بود، علی القاعده نمی توانند صاحب صلاحیت برای نامزدی در انتخابات باشند.
با توجه به نکاتی که بیان کردید و مجموع مخاطراتی که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری خرداد 92 وجود دارد، مهمترین وظیفه نیروهای انقلابی در انتخابات آینده چیست و هوشیاری ملی در این انتخابات باید متوجه چه نکاتی باشد؟
مردم به گزارش کمیسیون اصل 90 درباره فتنه 88 توجه کنند
آیت الله محمد خامنه ای:هوشیاری ملت ما خوشبختانه مثال زدنی است و اکثریت مردم ما هوش سیاسی دارند و دوست و دشمن را زودتر از خواص و زودتر از برخی اصحاب حل و عقد میشناسند و برای آنها نام و لقب مناسب میگذارند.
نکته اول و مهمترین نکته در این انتخابات و دیگر انتخابهای گذشته برای مقام ریاست جمهوری این است که این انتخابات و نامزدشدنها (و باصطلاح دخول در مبارزات انتخاباتی) در کشور ما به طور خاص و در کشورهای اسلامی به طور عام، صرفاً برای کسب مقام و قدرت نیست، بلکه در برخی از نامزدها تلاش برای ورود آمریکا و اقمارش به کشور و گسترش دفعی یا تدریجی سلطه سیاسی و نظامی و اقتصادی این دشمن قهار بر ملت ایران و ملتهای مشابه است.
ملت هوشیار ایران باید به این نکته مهم توجه داشته باشد که فیالمثل انتخاب و دادن رأی آنها در پای صندوق، مانند فشردن یکی از دو دکمه الکتریکی است که در جلو هر فرد قرار دارد و میتواند یکی از آن دو را فشار دهد؛ یکی از آنها هستی و همه دستاوردهای او را از بین میبرد و در دیگری خیر و مصلحت نسبی آنها و کشور است. در بسیاری از انتخابات اخیر دشمن تلاش کرده تا با فریبکاری و تبلیغات و ظواهر زیبا، هزینه تلخ و زیانبار بر کشور تحمیل کند.
امّا این دوره، بسیار حساستر از پیش است چون آمریکا تلاش میکند در این دوره از انتخابات نه فقط به اهدافی که در فتنه 88 نرسیده بلکه حتی انتقام سخت و تلخ و تاریخی خود را از همه ملت ایران بگیرد و درسی ابدی به همه کشورهای اسلامی بیدار نشده بدهد تا تکلیف و مصلحت خود را بدانند و پا از گلیم خویش بیرون نگذارند.
نکته دوم لزوم توجه ملت رشید و آگاه ایران به گزارش مستند کمیسیون اصل 90 مجلس شورای ،اسلامی پس از واقعه فتنه سال 88 است که یک سند رسمی و معتبر است که در آن بر نقاط مهم و حساسی دست گذاشته و در جراید آن تاریخ منعکس شده است. از جمله مخبر کمیسیون اصل 90 میگوید:
«... بر مبنای مجموعه تحلیلها و اخبار و اطلاعات، نقش «بازیگر بزرگ» در انتخابات ریاست جمهوری دهم متعلق به هاشمی رفسنجانی است» از جمله وی در همایش جنجالی 30 سال قانونگذاری حدود شش ماه پیش از انتخابات 22 خرداد 88 مطرح نمود: «اگر مردم احساس کنند رأی آنها در سرنوشتشان بیاثر است دلسرد خواهند شد.» وی دو ماه قبل از انتخابات از تریبون نماز جمعه اعلام کرد:«در این دو ماه تا انتخابات باید به طور جدی تلاش شود تا «سلامت انتخابات» برای مردم مشخص شود...»
در این گزارش آمده است (به نقل از جراید): «همچنین هاشمی رفسنجانی در حوادث پس از انتخابات 88 نقش اساسی را ایفا نمود و با پیشبینی آنکه «آتشی زیر خاکستر بروز خواهد کرد و خیابانها اشغال خواهد شد» به نوعی فتنه را وارد فاز عملیاتی کرد. نامه سرگشاده وی با لحن و ادبیات و نگارش نامناسب خطاب به رهبر انقلاب احتمال آشوب (و در واقع وعده آن) به صورت آشوب خیابانی به قلم میآورد.»
هوشیاری ملی یعنی توجه به حافظه کوتاه مدت تاریخ انتخابات و توجه به این نکته که یکی از علایم مؤمن (ایمان داشتن) آن است که دو بار از یک سوراخ مار گزیده نمیشود (المؤمن لا یُلدغ من جُحر مرتیّن». پس شرط ایمان، هوشیاری و رعایت تجربههای سیاسی و اجتماعی و توجه به خطرات بنیانکن کشور است.
نواختن شیپور جنگ و بسیج نیروهای معاند در سال 88 ، چیزی جز فرماندهی و صدور فرمان آتش و اعلام شروع عملیات در فازهای مختلف تا روز انتخابات نبود.
حساسیت ویژه اسلام به نفاق و خیانت به امت و امام
اسلام نسبت به دو چیز حساسیت فراوان دارد یکی «نفاق» که قرآن آیات بسیاری را درباره طرد و مجازات منافق آورده و دیگری «خیانت». خیانت درجاتی دارد و خیانت به جامعه و ملت (امّت) بزرگترین اقسام خیانت است. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «و انّ اعظم الخیانه خیانة الامّه واعظم الغشّ غشّ الائمه» یعنی بزرگترین خیانت، خیانتی است که به جامعه و امت بشود و بزرگترین فریبکاری و ناراستی،فریب رهبران است.
نمونه خیانت به رهبر و امام، واقعه مک فارلین است، که خود آنها با تمهیداتی نزدیک به یکسال، معاون رئیس جمهور آمریکا را با وعده موفقیت به ایران آوردند و از طریق تشریفات فرودگاه از او پذیرایی و به هتل بردند و با او در آنجا ملاقات و به وسیله مترجم مشخص و معروفی مذاکره کرده و هدایا را رد و بدل کردند، ولی پس از افشاگری و کشف آن از طریق جراید لبنان به امام(ره) وانمود کردند که آن آمریکایی که یک مقام عالی دولت آمریکا بود به صورت احمقانهای به ایران آمده و تیرش به سنگ خورده و برگشته و این را یک پیروزی وانمود کردند. این عمل مصداق صریح همان «غشّالائمه» بود.
هر یک از مردم ایران میتوانند در وجدان خود برای این کارها نامی بگذارند و یا مثلاً قضاوت کنند شخصی که با داشتن مناصب عالی در کشور و ادعای خدمت به انقلاب و پیروی از امام و همدلی با مقام عالی رهبری، همراه کسانی می شود که آتش فتنه برپا میکنند، علیه انقلاب و نظام و اسلام و ولایت فقیه و رهبری شعار میدهند، به حضرت سیدالشهداء اهانت میکنند، در صف نماز جمعه آن را مسخره میکنند، مسجد آتش میزنند، شعار به نفع اسرائیل و آمریکا میدهند و جوانان حزباللهی را میکشند و اموال عمومی را تخریب میکنند؛ شایسته چه عنوانی است؟ و آیا میشود به شخص او یا هرکس را که او برای نامزدی مقام ریاست جمهوری پیشنهاد میکند اعتماد کرد و رأی داد؟
و آیا مقامات عالیه روحانی حوزهها و شهرها که حامی اسلام و مدافع اسلام و ذاکر مصایب امام حسین (علیه السلام) هستند با نامزدی و انتخاب چنین کسی موافقت خواهند داشت؟ و آیا مدافعان خون هزاران شهید پاک و جانبازان و آزادگان از چنین کسی حمایت خواهند کرد؟
یکی از سنگرهای دفاع از استقلال نظام بلکه مهمترین آنها، بدنه ملت است که بارها و از جمله در 9 دی و 22 بهمن 91 و مانند آنها شعور سیاسی و قدرت مقابله خود با دشمن خود را نشان دادهاند و همواره در صحنه انتخابات از جمله انتخابات مجلس پایمردی کرده و با اکثریت بالایی در انتخابات شرکت نمودهاند.
آخرین حیله دشمن و نتیجه بررسیهای آنها برای شکست این انسجام و وحدت بر این قرار گرفت و برای اینکه ملت را از پای صندوقهای رأی دور کنند، سعی کردند آنها را از طریق تحریمها و از راه ایجاد بحران مصنوعی اقتصادی و پولی و گرانی کالاها، ناراضی و با حکومت و شرکت در سرنوشت خود فاصله بیندازند.
نامزدی حامیان فتنه در انتخابات مغایر حماسه سیاسی است
یکی از آثار و مضرات ظهور همراهان و سرکردگان و حامیان فتنه در انتخابات و نبود نامزد معتبر دیگر، توطئه برای انصراف مردم از انتخابات است. در واقع آمریکا چندان امید نداشت که دولت و حکومت ایران به سب تحریمها تسلیم شود بلکه هدف این بود که با جدا کردن مردم از نظام زمینه برای بازگشت گروه فتنه گر فراهم شود و یا مردم با دیدن دوباره فتنهگران در صحنه و سکوت بزرگان، از آرمان خود مأیوس و منزوی شوند و شرکت ملت در انتخابات به حداقل برسد و علاوه بر فراهم شدن خوراک تبلیغاتی بینالمللی از این تغییر خطرساز، افراد مورد قبول دشمنان هم عرصه سیاست را تصرف نمایند.
بنابراین، راه عملی ساختن شعار برنامه «حماسه سیاسی» و اهداف آن، عبارت است از دست رد زدن به سینه تمام کسانی که به صورتی در فتنه 88 دست داشتهاند یا با جریان براندازی نظام و ولایت فقیه موافقت دارند و برای این هدف شوم امسال هم برنامه جدیدی طراحی کردهاند. برنامهای که در طرحهای مشهور (شارپ و سوروس جوزف نای و ...) نبود و آن از صندوق در آوردن فردی است که از لابهلای غباری که از مجموعهای از رویدادها صحنه پیش از انتخابات را گرفته و مانع توجه ملت به خطر پیش پای آنها میشود.
نامزدهای اصولگرا باید با فتنه و فتنه گران مرزبندی کنند
نکته دیگری که باید ملت به آن توجه کنند ادعاهای اصولگرایی است که از چپ و راست بلند شده و هر فرد یا افرادی که برخی عدم لیاقت یا عدم صداقت خود را پیش از این ابراز داشتهاند، با داشتن علم اصولگرایی، به تبلیغ خود یا جریان متبوع خود میپردازند.
ملت ما به خوبی توجه دارد که یک اصل از اصول مهم اصولگرایی که مبنای سیاسی امام و مقام رهبری بوده و هست و اساس نظام جمهوری اسلامی بر آن قرار گرفته است خصومت با صهیونیسم و آمریکای صهیونیست است که طی سی و سه سال بدون توقف و تعطیل در فکر براندازی نظام ما بودهاند. پس اگر کسی با فتنهگران سال 88 که پیشاهنگهای آمریکا و صهیونیستها هستند راه و رویه مودت و همرنگی و همدلی داشته باشد نمیتوان او را اصولگرا دانست.
اصولگرا کسی است که یک گام از خطوط قرمز نظام و انقلاب فراتر نگذاشته باشد و با همدستان فتنه 88 پالوده نخورده باشد. به هرحال ملت باید هوشیار باشند و جلو خطر را هر چه زودتر بگیرند تا دچار حوادث جبرانناپذیر نگردند و بنابه گفته مقام رهبری با خبرگان: «خواص باید در فتنه با بصیرت به روشنگری جامعه بپردازند.» چون حفظ نظام از اوجب واجبات است و عقلا گفتهاند: ای سلیم آب ز سرچشمه ببند – که چو پر شد نتوان بست به پیل.
در هر حال انتخابات ریاست جمهوری با حضور گروهی از نامزدها برگزار خواهد شد که پس از تایید شورای نگهبان با هم رقابت خواهند کرد.توصیه شما به کسانی که میخواهند در انتخابات 92 نامزد شوند چیست؟
منصب ریاست جمهوری طعمه و تیول شخصی نیست
آیت الله محمد خامنه ای: اولین توصیه اینکه به نامزد شدن برای ریاست جمهوری و یا مجلس به چشم یک سرگرمی یا ماجراجویی نگاه نکنند. حد خود را بشناسند و اگر واقعاً همطراز افراد دارای صلاحیت نیستند وارد گود نشوند. در حدیث، به کسانی که با علم به اینکه صالحتر از آنها کسی هست به سراغ کار مهم اجتماعی میروند و بر کرسی آن مقام تکیه میزنند لعنت شده است.
دوم اینکه مقام مورد نظر (ریاست بر جمهوری) را بار سنگینی بدانند که بهجز به حکم وجوب شرعی و عینی، انگیزهای برای آن نداشته باشند، چون مدیریت اجتماع و ریاست بر ملت بنابر گفته امیرالمومنین (علیهالسلام) بر دوش او «امانت» است نه «طعمه» یعنی تیول و دستاورد شخصی.
سوم اینکه عقل سلیم حکم میکند که در صورت رسیدن به مقام ریاست جمهوری، بصیرت کافی داشته و دشمن شناس باشد و خطوط قرمز امام و انقلاب از جمله مهمترین آنها یعنی عدم اعتماد و عدم رُکون به آمریکا و صهیونیسم و اقمار آنها را نصبالعین خود قرار دهند، پس باید پیش از آن و در شرایط نامزدی تبری خود را از آمریکا و اقمارش ابراز کنند.
توصیه من به روحانیون و اصحاب کسوت روحانی آن است که در این محدوده وارد نشوند و به کار اصلی خود بپردازند تا خطاهای اداری و سیاسی و احیاناً وزر و وبال حاصله را به جامعه مقدس روحانیت و حوزهها سرایت ندهند و روحانیت را برای مردم و برای حراست مصالح مردم سالم باقی بگذارند.
یکی از اصول این مقطع از تاریخ ایران و یک شرط لازم برای یک نامزد آن است که بطور صریح و بدون پروا واقعه فتنه سال 88 و همه کسانی را که به گونهای در آن مشارکت و تا به امروز بر آن باقی هستند محکوم کنند و از آنها تبری بجویند وگرنه به نفاق متهم خواهند شد.
دیگر آنکه وعدههای کلی صعبالعمل یا وعدههای تو خالی به مردم ندهند و اگر نقشه راه تجربه شدهای ندارند اصلاً وارد کار نشوند.
به تظاهر به ولایی بودن و ابراز ارادت ظاهری به مقام ولایت اکتفا نکنند و به عمق معنا و فایده و عظمت این رکن استوار ملت و کشور، بیشتر بیندیشند.
در صدر همه شروط، شرط صدق در برابر خداوند علیم و خبیر است و صداقت با مردم در اندیشه و گفتار وباید در هر حال بیوفایی عالم و همچنین بیمقداری مقام و منصب را فراموش نکنند.
با توجه به شرایط حساس کنونی کشور چه در داخل و چه در خارج ، از منظر شما مهمترین رویکردهای دولت آینده و نیز گفتمانی که دولت آتی باید مبتنی بر آن حرکت کند، چیست؟
دولت آینده اسلام و عدالت و رفاه را فراموش نکند
آیت الله محمد خامنه ای: مایلم سخن را کوتاه کنم و جواب این سؤال را بصورت اجمالی و فهرستی بدهم.در دولت آینده باید عمده رویکردها را از اینجا آغاز کرد:
هدف اولیه انقلاب، بازگشت اسلام به شکل رسمی و فراگیر و در قالب حکومتی به کشور بود پس، این اصل را باید زمینه همه اهداف بدانیم.
دوم آنکه یکی از اهداف مردم ما چه در نهضت مشروطیت و چه در انقلاب اسلامی ایران، اقامه عدل و پایهگذاری و اجرای بیتوقف عدالت اجتماعی و قضایی بوده است و پس باید همواره مدنظر باشد.
سوم تامین راحت و رفاه مردم با تامین همه مقدمات آن و پایهگذاری بنیان یک اقتصاد نوین و مستقل بدور از تاثیرات ناخواسته جهانی و اجرای یک حماسه، بلکه یک جهاد اقتصادی که هم مردم و هم دولت هر یک سهم خود را در آن عمل کنند.
چهارم ، اهمیت به بعد فرهنگی و حکمت مداری و ارتقا معنویت و عقلانیت مردم بجای برخی امور جسمانی و ذوقی.
پنجم، مبارزه جدی و مستمر با فساد اداری و عمومی.
ششم، نیفتادن در بازیهای جناحی و خطی و یا احساسات کودکانه و غیر حکیمانه.
هفتم، پایمردی در اقامه اصول انقلاب و اصولگرایی به معنای واقعی.
هشتم، نگاه به افقهای دورتر در مسائل و امور بینالمللی و هوشمندی و توجه به آیندههای محتمل.
و البته التزام عملی و نظری به اصل ولایت فقیه که اصل اساسی و تضمین بقای نظام و استقلال ملت است و باید همه چیز در مدیریت کلان در چارچوب نقشه جامع اسلام و قرآن برای سعادت بشر تعریف شود. و العاقبه للمتّقین.
از این که گفتگو با ما را پذیرفتید، ممنونیم. در پایان اگر نکته دیگر یا توصیه ای برای مردم یا فعالان سیاس کشور و موثرین بر انتخابات پیش رو دارید بفرمایید.
یاران سابق ما مراقب باشند به چاه دشمن نیفتند
آیت الله محمد خامنه ای: در خاتمه از ذکر این نکته رنج آور هم خودداری نمیکنم که یکی از دردهای این دوران آن است که متأسفانه در این فتنه و از بدو انقلاب تاکنون، عدهای از کسانی در داخل هستند که همواره از دوستان و یاران نزدیک ما بودهاند و همواره دل به جانب آنها داشتهایم اما امروز بر سر شاخ نشسته و به بریدن بیخ آن مشغولند که نه خیر ملت در آن است و نه خیر خود آنها.
من از صمیم قلب دردناک به این افراد نصیحت میکنم که به هوش بیایند و از بازی ای که دشمن برای آنها ساخته بیرون بیایند. این افراد باید یکبار هم که شده بیندیشند که آنها و امثال آنها برای آمریکا از صدام و مبارک و مانند این دو، عزیزتر نیستند و به محض آنکه آمریکا خود را از حضور آنها بینیاز ببیند و تاریخ مصرف آنها تمام شود آنها را به بهانههای مختلف نابود خواهد کرد.
پس تا زود است خود را از بند فریب این دشمنان اسلام و مسلمین نجات دهند و از جریانی که آنها و دیگران را به نابودی میبرد رهایی بخشند. من دلسوزانه به همه و از جمله به کسی که بیش از 55 سال با او آشنایی داشته و بیش از بیست سال دوست نزدیک من بوده و هنوز هم خیر او را میخواهم توصیه میکنم که آخر عمری و در آستانه هشتاد سالگی به امور فرهنگی و دینی بپردازد که فرمود ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار...
ادامه مطلب ...
موضوع مطلب :