پيام
+
[تلگرام]
عقاب داشت از گرسنگي مي مُرد...
و نفسهاي آخرش را مي کشيد؛
کلاغ و کرکس هم مشغول خوردن لاشه ي گنديده آهو بودند.
جغد دانا پيري هم بالاي شاخه ي درختي به آنها خيره شد بود. کلاغ و کرکس رو به جغد کردند و گفتند:
اين عقاب احمق را مي بيني...
بخاطر غرور احمقانه اش دارد جان مي دهد؟
اگه بيايد و با هم سفره شود،
نجات پيدا مي کند ؛
حال و روزش را ببين ...!
آيا باز هم مي گويي عقاب سلطان پرندگان است؟
جغد خطاب به آنان گفت:
عقاب نه مثل کرکس لاشخور است ...
و نه مثل کلاغ دزد!
آنها عقابند ؛
از گرسنگي خواهند مُرد...
اما اصالتشان را هيچ وقت از دست نخواهند داد.
آري...
زندگي ما انسانها هم بايد مثل عقاب باشد،
مهم نيست چقدر زنده ايم ،
مهم اين است که...
« با عزت » به بهترين شکل زندگي کنيم...
هما بانو
96/10/22
عليرضااحساني نيا
@};-