شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ خدايا جوان هستم و خام... تو به لطف و کرم خود نگاهدارم باش از لغزشهاي روزگار جوانيم... تا ايمانماستوار بماند و روحم همچون لوح پاک باشد تا در جوارت با آرامش روانه گردم...
دلتنگ...
" تو به لطف خود نگاهدارم باش از لغزشهاي روزگار جوانيم "
دوست و برادر ولايتمدارمن همين را به شکلي در روز در جايي از کسي سوال کردن از اون دوست ولايتمدارمون پرسيم اخوي اگر جهادي نبود اگر فرصتي براي شهادت نشد محيا يک عمر شب به روز روز به شب کردن من براي شهيد از دنيا رفتنم چه مي شود ؟ او گفت دوست من همين که تو آرزوي شهادت کردي به نيتي که کردي و آن صداقتي که در خواستت از خدا بوده مطمئن باش او که گفته ادعوني قد استجب لکم و او که رحمت و کرمش منتهايي برايش نمي
توان قائل شد بدان و ايمان داشته باش خواست وجود و هستيت را همانگونه که خواستارش بودي به تو عطا کرده است شهادت لازمه اش حتما ميدان جهاد نيست آدم مي تواند در هر کجا شهيد شود بي آنکه فعلي شهادت گونه از او سر زند به شرطها که تمام وجود و تمام نيت و تمام خواص و انگيزه اش از بودن و هستي شهادت باشد از اکنون شهادتت را تبريک مي گويم و حال دوست من تو هم خواصتت را گرفته اي و غصه اي از اين حيث مخور
وصل،واصل ميخواهد و بر آرزو ماندن شهامت...خوش به سعادت شما که وصل در نتيجه وصالتان بود...@};-
خدايا لب نگشاي
تا نگويي سر لب را که گر باز شد هيچ سريش و تابنده اي در پيچش خمي نيست رازم نگويم ليلي خندد بزر اين ساده لوح که ليلي شده بزم و حوض آيد تمثيل من بر عکس تو گر نخ بسته دندان تو باز نکن هرگز گره اگر با ماشين دوخته اي
شب قدر اجرش از هزار شب والاتر است امشب بخواه ليليت عاشق تو يا اکسير عشقش چون شهد در يد امين تو تنها به نيازمندي که عشق بستن به دست مکسرت را در سر دارد به او حاجتش را روا که 2560 مکسر 110 و 110 اکسيرشان دست ثمره شهادت و ايمان و رفئت و آنها که گفتند اي شجره اي که لطف ثمره ايت از آن من نمودي القوس القوس القوس يا عزيز المن يا قديم الطف يا منبس و يا کاشف الاحوال القوس الحثنا من النار به شرطها که بر بيع
بيعتم تا دم اخري اين خون که مهر شهادت يا مهر غفلت بسته به آنچه از خدايت خواهي شفاعت براي کسب مال دنيا يا کسب معرفت دنيا که هريک پاسخي دارد وقف خواستت بي آنکه گمان بري ادعوني قد استجب لکم را در اين شب به قدر متيقن بسته فقط به خيار ذهن برتو عطامي کند از او به چه نحو و خود را و آلامت را به چه درد و چه قيمت به بارگاهش عطا خواهي بيا اي گداي مسکين که امشب قوغاي استجابت به شفاعت پنج تن آل ابا و نايبين مط
مطلق از جنس معرفت که اگر عصمت ندارند و خدايي از اين نعمت قادر بر اداي مجاني برآنها نبوده آنها در قدر به حکمت و حکمبه تدبير يا من تجاب من زبن سبحانک لا الله اله الله القوص القوص يا من يهئي يا من يشا احسن القول من الاقوال اين برادرم را از تو مي جويم به درد دل او هم سبحانک يا الله اله الله القوس القوس بر که در خلاص روحش ولايت را به ملائک اجاره و سرقفلي با همخريده ولي دو دل است که تو کي اين ايمان را د
در او به تمثيل عشق که يکي از آثارش در احوال توست به تقدير يا بر مذبح شهود عالم قرار دهد بيش از حد ذکر بگو بيش از قدر يا رحمن و يا رحيم يا کاشف البصير يا منادي شفا يا اکرم مسئولن سهيل بر لب جاري بدار که تو حاجتت را از پنج تن آل ابا خواهي گرفت به شرطها که اکرام و حق ثمره شجره آن که بيش از من و تو ذکر و تلاش در کسب احوال خواص اوليا معصوم و در اعمال خاص انسانهاي مق
مقرب در نزد مقرب القدر صاحب اخلق البشر يافاجر و يا فاتح و يا ظامن يا نادي و يا کاشف الحذن و اندوه من قبل جهل و احوال هو در او خلاصي جويد حيدري بر لبش قفل شده اين قدر را در او بشکن و لفظ حيدريم حيدر حيدريه يا علي حيدريم را بپذير انشا الله حيدري باز
عليرضااحساني نيا
رتبه 92
4 برگزیده
4792 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
عليرضااحساني نيا عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top